شنبه 8 اردیبهشت سال 1403 Sat, 27 Apr 2024 08:14:19 GMT
کد خبر : 43904       تاریخ : 1397/09/07 09:12
 محکمات قرآن و قطعیات سنت، اهرم کارآمد مسلمانان برای وحدت

محکمات قرآن و قطعیات سنت، اهرم کارآمد مسلمانان برای وحدت

این طور نیست که بگوییم هر کسی می تواند هر طور که خواست فهم خود را از دین یا سنت داشته باشد بلکه هم قرآن و هم سنت پیامبر(ص) محکمات و مسلماتی دارد که نمی شود از آن ها فهم های گوناگونی داشت .

به گزارش مبشرین به نقل از شبستان؛

«می دانیم که بعد از توجه و اعتقاد به خدای واحد، کتاب خدای متعال از اشتراکات میان مسلمانان است و بعد هم اعتقاد به وجود جهان دیگر و مانند این ها اما آنچه روشن است و قبلا هم اشاره شد انسان ها به جهت این که اختیار دارند اختلافات هم میان آن ها طبیعی خواهد بود اما این تمام ماجرا نیست به خاطر این که در همان کتاب و سنت که شما اشاره کردید محکمات و مسلماتی وجود دارد که می تواند پایه و اساس امت واحده را تشکیل بدهد. بنابراین این طور نیست که  بگوییم هر کسی می تواند هر طور که خواست فهم خود را از  دین یا سنت داشته باشد بلکه هم قرآن و هم سنت پیامبر (ص) محکمات و مسلماتی دارد که نمی شود از آن ها فهم های گوناگونی داشت بعد از آن است که نوبت به اجتهادها می رسد. در اجتهادها به صورت عادی اختلاف هایی وجود دارد. همچنان که در داخل مذاهب می بینیم مسایل شرعی که مراجع تقلید در رابطه با موضوعی بیان می کنند با این که همه آن ها از قرآن و سنت سرچشمه گرفته در عین حال اختلاف هایی در آن جا وجود دارد اما ما همه آن فتاوی را فتاوای شیعه امامیه جعفری می دانیم. پس نکته اینجاست که ما بعد از این که به محکمات قرآن و قطعیات سنت تکیه کردیم در آن صورت اختلاف هایی در امور اعتقادی و فرعی وجود خواهد داشت که قابل پذیرش است. »

آنچه در ادامه می آید گفتگوی ما با دکتر دولابی عضو هیات علمی دانشگاه مذاهب اسلامی درباره امکان رسیدن به امت اسلامی و نحقق وحدت در میان مذاهب اسلامی  است.

 

 

وقتی ما درباره وحدت مسلمانان سخن می گوییم دقیقا درباره چه حرف می زنیم؟ آیا راجع به یک ایده آل ذهنی حرف می زنیم یا درباره یک امر واقعی سخن می گوییم؟ چون ما وقتی به رابطه میان مذاهب مسلمانان با همدیگر نگاه می کنیم می بینیم که تنش همواره برقرار بوده است. آیا ما درباره یک امر نشدنی و یک ایده ال ذهنی حرف می زنیم که اختلافی میان مسلمانان نباشد؟

 

این که تصور ما از وحدت مسلمانان این باشد که همه اختلافات از بین برود مطمئنا چنین چیزی عملا ممکن نیست. اگر وحدت را به این معنا بگیریم که همه یک نوع رفتار کنند این نه تنها شدنی نیست بلکه خداوند در سنت آفرینش و فطرت انسان قرار داده است که انسان ها دارای فکر و اختیار باشند بنابراین این که ما دنبال این باشیم که انسان ها مثل قالب های خشت همه یک طور و یک اندازه شوند نه شدنی و نه مطلوب است.

هدف اصلی و منظور از وحدت یا اتحاد میان مسلمانان، یکسان شدن به این معنا نیست بلکه عبارت از این است که ما یک مسیر را طی کنیم و همه مسلمانان در این مسیر اشتراکاتی دارند. مسیری که باعث ارتقای معنویت و پیشرفت اسلام و عزت مسلمانان در دنیا و آخرت می شود. البته در عین حال و با وجود این اتحاد ممکن است مسلمانان در اصول و عقاید و فروع و احکام با هم اختلافاتی داشته باشند اما این اختلاف ها به معنای خدشه وارد کردن بر وحدت نیست. از این این نظر اتحاد میان مسلمانان یک آرمان دست نیافتنی نیست در عین حال که اختلافات وجود دارد اختلافات را به رسمیت می شناسند آن چیزی که باعث می شود با یکدیگر همزیستی داشته باشیم  و آن اختلاف ها را تبدیل کنیم به نوعی فرصت برای شناخت همدیگر.

ما وقتی درباره وحدت مسلمانان حرف می زنیم در نگاه اول ممکن است تصور شود که همه ما می دانیم دقیقا درباره چه حرف می زنیم اما در حقیقت ممکن است کاملا تلقی های متفاوتی درباره آن داشته باشیم. مراد از وحدت میان مسلمانان چیست؟

 

ببینید آن چیزی که مطمئنا به عنوان هدف نهایی وحدت باید دنبال شود این است که این موضوع یک چیز یا دو چیز نباشد بلکه بدانیم که امکان وحدت در تمام زمینه ها وجود دارد. یعنی متوجه باشیم که امکان وحدت در امور اقتصادی و امور سیاسی و ... امکان پذیر است.  وقتی ما متوجه این امکان ها باشیم آیا کشورهای اسلامی کارشان فی المثل در عرصه سیاسی به درگیری نظامی خواهد کشید؟ می خواهم عرض کنم که منظور از اتحاد اسلامی صرفا در عقاید و احکام نیست و اگر بخواهیم در مسایل، جزیی و ریز شویم خواهیم دید که امکان وحدت در همه جنبه های علمی، فرهنگی و سیاسی و اقتصادی وجود دارد.

 

این نظر بسیار مشهور است که مسلمانان می توانند با اتکا به کتاب و سنت متوجه اشتراکات خود شوند و دست از اختلافات بین مذاهب بردارند اما سوال این است که وقتی فهم یکسانی از کتاب و سنت وجود ندارد کتاب و سنت هم می تواند موضوع اختلاف باشد. در این باره چه می توان گفت؟

 

می دانیم که بعد از توجه و اعتقاد به خدای واحد، کتاب خدای متعال از اشتراکات میان مسلمانان است و بعد هم اعتقاد به وجود جهان دیگر و مانند این ها اما آنچه روشن است و قبلا هم اشاره کردم انسان ها به جهت این که اختیار دارند اختلافات هم میان آن ها طبیعی خواهد بود اما این تمام ماجرا نیست به خاطر این که در همان کتاب و سنت که شما اشاره کردید محکمات و مسلماتی وجود دارد که می تواند پایه و اساس امت واحده را تشکیل بدهد. بنابراین این طور نیست که  بگوییم هر کسی می تواند هر طور که خواست فهم خود را از  دین یا سنت داشته باشد بلکه هم قرآن و هم سنت پیامبر (ص) محکمات و مسلماتی دارد که نمی شود از آن ها فهم های گوناگونی داشت بعد از آن است که نوبت به اجتهادها می رسد. در اجتهادها به صورت عادی اختلاف هایی وجود دارد. همچنان که در داخل مذاهب می بینیم مسایل شرعی که مراجع تقلید در رابط با موضوعی بیان می کنند با این که همه آن ها از قرآن و سنت سرچشمه گرفته در عین حال اختلاف هایی در آن جا وجود دارد اما ما همه آن فتاوی را فتاوای شیعه امامیه جعفری می دانیم. پس نکته اینجاست که ما بعد از این که به محکمات قرآن و قطعیات سنت تکیه کردیم در آن صورت اختلاف هایی در امور اعتقادی و فرعی وجود خواهد داشت که قابل پذیرش است.  درباره مذاهب اسلامی قضیه این است که ما با آن ها در امور اعتقادی و فرعی اختلاف هایی داریم اما این طور نیست که آن ها را خارج از دایره اسلام بدانیم.

 

 

گاهی مذاهب اسلامی به خاطر این که خود را مذهب برتر می دانند عملا راه تعامل با مذاهب دیگر را هم می بندند. به هر حال نمی توان انکار کرد که وقتی من خود را برتر از دیگران می بینم چطور می توانم با آن ها باب گفتگو و تعامل را باز نگه دارم. دیدگاه تان در این باره چیست؟

اول این را عرض کنم که اگر ما یک مذهب را درست بدانیم و بدانیم که این مذهب از سایر مذاهب به حقیقت نزدیک تر و دقیق تر است و به این مطلب اعتقاد داشته باشیم و آن را راه عملی و زندگی خود قرار دهیم این امر منافاتی ندارد که با سایر مسلمانانی که این اعتقاد را ندارند کنار بیاییم. اگرچه اختلافاتی هم در این زمینه وجود دارد اما در این حد نیست که بگوییم ما امت اسلامی هستیم اما آن ها نیستند. همه ما امت اسلامی هستیم اما ممکن است در میان مذاهب اسلامی مذهبی به آنچه که قرآن مدنظر دارد یا سیره رسول الله (ص) نزدیک تر باشد.

 

چرا با وجود همه این بحث ها ما افقی برای وحدت جهان اسلام نمی بینیم؟

 

حرکت به سمت امت اسلامی در عین حال که آرزوی بزرگی است در عین حال مقدمات فراوانی لازم دارد. افراد بزرگ جامعه در حوزه اجتماعی، سیاسی، علمی و انواع طبقات و نخبگان جامعه و افراد و آحاد جامعه اسلامی نیاز است که با این قضیه آشنا باشند و به نظر می رسد که زمان زیادی لازم است که ما به این درک و دریافت برسیم در عین حال معنی این سخن این نیست که ناامید شویم. اولین چیزی که می تواند ما را به این هدف نزدیک تر کند تقریب است. ما باید مذاهب اسلامی و امت را به هم نزدیک کنیم. بعد از نزدیک کردن گام بعدی یکی کردن است. گام اول این است که مذاهب مختلف همدیگر را بشناسند و در سایه شناسایی به این جا برسند که سایر افرادی که در مذهب ما نیستند در عین حال مسلمان هستند و اگرچه برخی عقاید و مسلک های آن ها با ما متفاوت است اما در عین حال با اصول اسلامی زندگی می کنند.

 


  منبع: مبشرین|پایگاه خبر قرآنی و معارف اسلامی
       لینک مستقیم   :   http://mobasherin.ir/shownews.aspx?id=43904

نظـــرات شمـــا






سال 1402سال 1402