به گزارش مبشرین، برخی از فعالان قرآنی کشورمان بر این باورند که فضای فعالیتهای قرآنی کشور در ماههای اخیر دچار رکود و انحراف از مسیر گذشته شده است. در صورت همراهی صاحبنظران و پیشکسوتان قرآنی سلسله گفتوگوهایی با همین موضوع و بررسی دلایل آن بر روی خروجی ایکنا قرار میگیرد که در ادامه با نظرات محمدحسین محمدزاده، عضو حقیقی شورای توسعه فرهنگ قرآنی، که سالهای متمادی در عرصه مدیریتی فعالیتهای قرآنی حضور داشته، همراه میشویم که متن و فیلم این گفتوگو از نظر میگذرد؛
ایکنا – به اذعان رصدگران این حوزه، عرصه فعالیتهای قرآنی از مدتی قبل دچار رکود شده است. آیا شما هم به این رکود اذعان دارید و اگر پاسخ مثبت است، چه راهکاری میتوان برای برونرفت از آن ارائه داد؟
از این طرح بحث بسیار متشکرم. ولی در همین اول بحث از واژه رکود استفاده نمیکنم. باید بیشتر بررسی کنیم تا ببینیم اشکال کار یا مسائلی که باعث شده به چنین وضعیتی برسیم که این برداشتها ایجاد شود، چیست؟
Remaining Time -5:23
پیگیر برنامهها و فعالیتهای دستگاههای مختلف قرآنی هستم و یکی از مسائلی که برایم سوال است، این است که وقتی یک پرسشگر، مطالبهگر یا خبرنگار از مسئولی درباره عملکرد فعالیتهای قرآنی پرسش میکند، میبینیم در پاسخ ارائه شده بیشتر مطالبی ذکر میشود که از نظر فنی و کارشناسی به آن «عملکرد» نمیگویند. قاعدتاً عملکرد دستگاههای اجرایی صرفاً برگزاری جلسه نیست، یعنی برگزاری جلسات کمیسیون و کار کارشناسی و تحقیقی کردن در جلسات لزوماً عملکرد محسوب نمیشود.
ایکنا – اتفاقاً در همین دوره رکود که به آن اشاره کردم، حتی این جلساتی که به اعتقاد شما جزء عملکرد حساب نمیشود، هم برگزار نشده است.
بله، درست است. اگر هم برگزار شود آن را به عنوان گزارش عملکرد اعلام میکنند در صورتی که نباید اینگونه باشد. درخواست من از دوستان این است که تعریف مشترک و مورد اجماعی نسبت به واژه «عملکرد» داشته باشند. عملکرد دستگاههای اجرایی چیزی جز خروجی آنها نیست. عملکرد، برنامهای است که طبق پیشبینی محقق شده است. این برنامه حالا یا تولید محصول در حوزههای تبلیغ و ترویج، آموزش عمومی و پژوهش و تحقیقات است یا تحقق و اجرای برنامهای خاص بوده است. پشتوانه این برنامهها هم قاعدتاً جلسات کارشناسی و شور و مشورت است. دوستانی که در مقام پرسشگر مشغول خدمت هستند، خوب است به این فهم مشترک با مسئولان برسند و اینکه مسئول در برابر آن پرسشگر بگوید چه فعالیتهایی در حوزه اختیارات و مأموریت خود اجرا کرده است.
بر همین اساس باید به یک فهم مشترک از مفهوم و معناشناسی واژه عملکرد آن هم از ناحیه خود دستگاه اجرایی برسیم. ممکن است یک دستگاه اجرایی وجه شورایی و دبیرخانهای هم داشته باشد و به شورای توسعه فرهنگ قرآنی نیز مرتبط باشد، اگر این وجه وجود داشته باشد، میتوان برگزاری جلسات را جزئی از عملکرد به حساب آورد، اما اگر نام دستگاه اجرایی بر روی نهادی باشد و بخواهد ارائه گزارش دهد، برگزاری جلسات را نمیتواند عملکرد به حساب بیاورد.
ایکنا – در صحبتهای خود به بحث پاسخگو بودن مدیران اشاره کردید. به عنوان خبرنگاری که چندین سال در این حوزه خبری فعالیت دارم، هرگاه به برخی از مدیران امور قرآنی برای طرح مسئلهای یا پیگیری موضوعی مراجعه کردهام، یا پاسخگو نبودهاند یا در بهترین حالت پاسخگویی را به زمان دیگری محول کردهاند، یعنی به نوعی نقدپذیر نبوده و اصولاً پاسخگو نیستند تا بخواهند عملکردی را بیان کنند.
تعریف لغوی مسئول، یعنی مورد سوال قرار گرفتن. مورد سوال از این حیث که به ابهامات محدوده فعالیت و اختیاراتش پاسخ دهد. مقام معظم رهبری یکبار این مسئله را مطرح فرمودند که مسئول باید پاسخگو باشد.
قبل از اینکه نظرم را نسبت به مسئولان محترمی که الان عهدهدار امور قرآنی هستند، این را باید بگویم که واقعاً نگاه امیدوارانه به آنها دارم.
خوب است، مدیران محترم اگر احساس میکنند، زمان آن نرسیده که بخواهند، درباره تحقق برنامهها و فهرست فعالیتهایش با توجه به محقق نشدن آن، توضیح دهند، حداقل پیشبینی عملکرد خود را به رسانهها ارائه دهد تا زمینهای برای امیدواری در جامعه قرآنی به وجود بیاید. ضمن اینکه جدول زمانی تحقق این پیشبینیها را نیز اعلام کنند. این حداقلِ پاسخگویی است که میتوانند داشته باشند.
امیدوارم مدیرانی که در دستگاهها هستند از مدیران طرح و برنامه و مدیران برنامهریز به خوبی بهرهمند شوند تا بتوانند برنامهها را با مسئولیت خود برنامهریزی کنند و به تبع آن عملکرد قابل دفاعی از خود به جا بگذارند.
ایکنا – الان شاهد حضور مدیرانی در عرصه فعالیتهای قرآنی کشور هستیم که سالهاست در مسئولیت خودشان حضور دارند، اما هیچ نشستی با اصحاب رسانه برگزار نکردهاند تا از آن طریق دستاوردهای چندساله حضور خودشان را توضیح دهند و به نظر میرسد این وضعیت همچنان ادامه داشته باشد و شاید اتخاذ چنین رویکردی از جانب برخی مدیران یکی از دلایل گسترش رکودی که اشاره کردم باشد. من همچنان به پاسخی برای سوال نخست خودم مبنی بر فراگیر شدن رکود در عرصه فعالیتهای قرآنی، نرسیدم، شما به این رکود اعتقاد دارید یا خیر؟
قاعدتاً اگر شما منتظر عملکرد و فهرست فعالیتهای قرآنی دستگاهها باشید و ببینید که این فهرست خالی است به این نتیجه میرسید که در آن حوزه و آن دستگاه نسبت به فعالیتهای قرآنی حرکتی انجام نشده و به قول شما رکودی صورت گرفته است.
به خاطر احساس چنین وضعیتی بود که در یکی از جلسات شورای توسعه فرهنگ قرآنی یا مجمع مشورتی شورا پیشنهاد احیای مجدد مباحث نظارتی و پایشی را مطرح کردم. یکی از مسائلی که میتواند تحرکی در دستگاهها به وجود بیاورد و آنها را پاسخگو کند، انجام پایش و نظارت است.
مواجهه ما با بحث نظارت خصوصاً مواجههای که دستگاههای اجرایی با بحث نظارت دارند به هیچ عنوان نباید مواجهه منفی باشد. من شاهد این مسئله بودم که در جلسهای با موضوع احیای بحث نظارت در امور قرآنی مواجهه منفی صورت گرفت، چرا که گمان میبردند از نوع نظارت متداخل در مأموریتهای ذاتی دستگاههاست. نظارتی که در شورای توسعه فرهنگ قرآنی پیشبینی شده و حتی در منشور توسعه فرهنگ قرآنی نیز به آن اشاره شده است و در جلسات کارشناسی مقداری ابعاد گسترده به آن داده شد به هیچ عنوان از نوع نظارت متداخل نیست.
Remaining Time -4:40
برای اینکه به تصور شفافتری از بحث نظارت برسیم چند نوع نظارت را که باید از سوی شورای توسعه فرهنگ قرآنی انجام شود، مطرح میکنم. این نظارتها میتواند در قالب هیئت پایش، یا کمیته نظارت و هر شکل دیگری باشد. شما به این نوع نظارتها نگاه کنید، ببینید آیا نوع نظارت در حیطه یا در توانایی دستگاههای اجرایی هست یا فراتر از آن باید در نظر گرفته شود؟
یکی از این نظارتها، نظارت بر تمامی ارکان شورا و دستگاهها به مثابه نظارت بر یک سیستم و نظام جامع فعالیتهای قرآنی کشور است؛ آیا یک دستگاه که عضوی از این سیستم کلی است میتواند این نوع نظارت را داشته باشد؟ قاعدتاً پاسخ منفی است و باید یک حوزه فرادستگاهی این نظارت را انجام دهد.
نوع دیگر، پایش دورهای تمامی دستگاهها، کمیسیونها و ستادها به منظور کشف نقاط قوت و ضعف، رتبهبندی دستگاهها و تقویت فضای رقابت و نظام تشویق است. آیا یک دستگاه میتواند نسبت به دستگاه دیگر چنین نظارتی را انجام دهد؟ باز هم پاسخ منفی است و لذا اجرای این نظارت ضروری به نظر میرسد.
نوع دیگر نظارت که متولی آن لزوماً باید شورای توسعه فرهنگ قرآنی و به صورت فرادستگاهی باشد، نظارت بر برنامههای کلان و عمدتاً مشارکتی بین دستگاهها هست. برنامههایی مانند مسابقات بینالمللی، نمایشگاه بینالمللی، طرحهای فراگیر ملی رسانهای و طرحهای کلان که یک دستگاه متولی آن نیست. سوالی که وجود دارد این است که آیا یک دستگاه میتواند دستگاههای دیگر مشارکتکننده را مورد نظارت قرار دهد؟ ممکن است دستگاه دیگر بگوید من چرا نظارت نکنم؟ بنابراین نگاه فرادستگاهی باید پای کار بیاید و این نظارت را انجام دهد. لذا هیچ یک از این نظارتها، متداخل نیست، بلکه از نوع نظارتهای لازم و ضروری و بر زمین مانده است.
نوع دیگری از نظارت که لازم و ضروری است، اما از عهده یک دستگاه بر نمیآید نظارت بر هزینهکرد اعتبارات قرآنی کمیسیونها، دستگاهها و بازرسی صندوق اعتبارات شوراست. ما نمیتوانیم چنین نظارتی را به دست یک دستگاه که خود منافع دارد، بسپاریم و اصلاً نمیتواند این کار را انجام دهد.
رسیدگی به موارد انضباطی و گزارشات تخلفات انضباطی ارجاعی از سوی شورا و دبیرخانه نوع دیگری از نظارت است. گاهی میبینیم از سوی مردم یا از سوی رسانهها اعتراضی یا ابهامی مورد سوال قرار میگیرد و مسئولی پاسخگو نیست در چنین شرایطی کجا باید این اعتراض مورد بررسی قرار گیرد؟ یک مرجعی برای پیگیری این موضوع باشد و بتواند از طریق یک قوه قهریه پاسخگویی را عملی کند.
نکته بسیار مهم دیگر این است که شاید در بررسیها، برخی موارد ضعف عملکرد دستگاههای اجرایی فعال در حوزه قرآن، بنابر تعریف نهادهای نظارتی و بازرسی، از مصادیق بارز ترک فعل محسوب شود که در صورت وقوع چنین نتایجی از بررسیها، برای دستگاههای قرآنی در بین دستگاههای دیگر فعال در دولت و نظام اتفاق بسیار ناگوار و تأسفباری رقم خواهد خورد که امیدواریم هیچگاه این اتفاق نیفتد.
ایکنا - یکی از ایراداتی که به پیشنهاد مطرح شده مبنی بر راهاندازی مجدد کمیته نظارت و پایش، وارد شده بود بحث همتراز نبودن اعضای آن هیئت با مدیران دستگاهها بود. ایرادی که مناقشهبرانگیز و البته قابل تأمل به نظر میرسید و همین ایراد هم باعث شد بخش زیادی از جلسه مربوط به بررسی این پیشنهاد را تحت تأثیر خود قرار دهد، برای رفع این نقیصه برنامه خاصی مد نظر دارید؟
از همان ابتدا که این پیشنهاد را مطرح کردم میدانستم این اشکال را وارد خواهند کرد. برای همین پیشنهاد ما مبنی بر این بود که مسئولیت این هیئت یا کمیته در ترازی متصل به رئیس شورای توسعه فرهنگ قرآنی از باب مشاور یا دستیار ویژه در نظر گرفته شود. یعنی کسی که مسئولیت هیئت را بر عهده میگیرد مشاور رئیس شورای توسعه یا دستیار ویژه باشد تا مشکل همتراز نبودن از بین برود.
یکی از نکات جالبی که در جلسه بررسی این پیشنهاد مطرح شد و ما ماهیت آن را ماهیتی نظارتی میدانیم، بحث شاخصهای انتصاب مدیران امور قرآنی بود. نکته جالب این بود که اعضای شورا و مجمع با این نوع نظارت موافق بودند و بحث انتصاب مدیران امور قرآنی را قبول کردند، چرا که اعتقاد داشتند امر قرآن امر مهمی است. اصلاً اولین حرف ما هم همین است که امر قرآن یک امر مهم است پس باید نظارت بر آن نیز وجود داشته باشد. اگر بحث قرآن به فرموده رهبر معظم انقلاب یک امر راهبردی و بسیار مهم است به همین جهت نظارت بر این امر راهبردی هم بسیار ضروری و مهم خواهد بود.
Remaining Time -6:56
مصوباتی در شورای توسعه فرهنگ قرآنی داریم که باید از سوی دستگاههای اجرایی، عملیاتی شوند. سیستم یا نظامی که محل طراحی و مصوبات است قاعدتاً باید سیستم نظارت و ارزیابی هم داشته باشد تا مشخص کند چه میزان از مصوبات به اجرا درآمده است. همچنانکه فرایند طراحی و برنامهریزی و تصویب قوانین جزء ذات و ماهیت شورای توسعه است، بحث نظارت بر چگونگی اجرای مصوبات هم جزء وظایف ذاتی آن خواهد بود. تعجب میکنم چرا نسبت به این مسئله مناقشه میشود؟
الان کسانی که در عرصه قرآنی فعالیت میکنند هم خودشان به این نتیجه رسیدهاند که یکی از عوامل رکود و عدم پاسخگویی نبود نظارت است.
یکی از مهمترین مواردی که دستگاههای اجرایی از حیث اجرا کردن منویات، خبرنگاران به عنوان ناظران عمومی و شورای توسعه به عنوان نهادی که متولی امور قرآنی است باید با آن مواجهه صحیح داشته باشند بحث عمل کردن بر اساس مطالبات قرآنی مقام معظم رهبری است. بر روی دو مورد از مطالبات قرآنی مقام معظم رهبری مطالعه و بررسی داشتهام که نتایج آن هم در ایکنا منتشر شده است. بر اساس آن مطالعات ضروری دانستم مطالبات قرآنی مقام معظم رهبری را تبیین کنیم.
نزدیک به پنج ماه از اولین مطالبه قرآنی مقام معظم رهبری در سال جاری سپری شده است، این مطالبه احیا، ایجاد و تأسیس پایگاههای مردمی - قرآنی در مساجد برای دو مأموریت مشخص تربیت قاری و تربیت حافظ قرآن از میان نوجوانان و جوانان بود.
رسانهها میتوانستند پروندههای ویژهای در این زمینه تشکیل دهند تا مشخص شود در همین مدت کدام نهاد عملکردی نسبت به این قضیه داشته است. نکته تأسفبار این است که در همین زمینه فرصت طلایی تابستان را از دست دادهایم. تابستان فرصت مناسبی بود تا مانند سالهای گذشته در راستای غنیسازی اوقات فراغت نوجوانان و جوانان گام برداریم و نسبت به فعالسازی مساجد برای گام برداشتن در مسیر مطالبات قرآنی مقام معظم رهبری اقدام کنیم.
این موضوعات کجا باید پیگیری و رصد شود؟ آیا سیستم نظارت و پایش و ارزیابی که بتواند دستگاههای متولی را پاسخگو کند نباید وجود داشته باشد؟
Remaining Time -8:18
ایکنا – از اوایل دهه ۹۰ تا چند سال اخیر شاهد فعالیت کمیتهای با عنوان کمیته پایش فعالیتهای قرآنی بودیم که ذیل یکی از معاونتهای دبیرخانه شورای توسعه فرهنگ قرآنی با عنوان معاونت نظارت راهبری فعالیت میکرد و حتی چندین دوره هم پایش انجام شد و دستگاههای برتر هم معرفی شدند. در ادامه به خاطر تعدیل نیرویی که در شورای عالی انقلاب فرهنگی به وقوع پیوست شاهد تعطیلی این معاونت و به تبع کمیته پایش بودیم. به نظر میرسد آنچه باعث شد تا مسئولان شورای توسعه به حذف کمیته پایش رضایت دهند این بود که فضای نظارتی بیشتر درگیر فضای تعارفات شده بود. حالا و با گذشت چند سال از تعطیلی کمیته پایش با شروع زمزمههایی مبنی بر راهاندازی مجدد هیئت پایش، این گمان هست که نکند در صورت احیا باز هم شاهد آن فضای تعارفات باشیم. در بحث نظارت جدید به چنین موضوعی توجه خواهد شد؟
صددرصد به این موضوع هم توجه خواهد شد. البته اینکه ما خود مقوله نظارت و پایش صحیح را مورد بررسی قرار دهیم خود به تنهایی یک فرصت مستقلی را میطلبد تا پس از آن متوجه جایگاه پایش به نحو درست و موثر شویم. قاعدتاً پایش نباید تحتالشعاع روابط صمیمانه و دوستانه فرادستگاهی قرار گیرد.
یکی دیگر از مشکلات دستگاههای قرآنی اجرای برنامههایی است که جزء مأموریت ذاتی آن دستگاه نیست، یعنی یک دستگاه به دنبال اجرای برنامهای میرود که در حوزه اختیارات و وظایف ذاتی او نیست. بر اساس بررسیهایی که انجام دادهام این یک خطای راهبردی است.
برخی اوقات ما اینقدر احساس تکلیف میکنیم که یک حالت احساس تکلیف افراطی بر ما غالب میشود همین ما را دچار خطای راهبردی میکند.
ایکنا – مایل هستم نمونههایی از این خطاهای راهبردی و دستگاههایی که دچار این خطا هستند، نام ببرید.
به طور مشخص میتوانم به جهاد تبیین اشاره کنم. جهاد تبیین موضوع بسیار مهمی است و در این رابطه بحثهای بسیار زیادی دارم و آمادگی دارم به دستگاهها هم کمک کنم. آموزهها و ارزشهایی که قرآن کریم آنها را پررنگ میکند مانند جهاد تبیین یا مانند امر به معروف و نهی از منکر و ... از جمله مواردی است که عموم مردم و عموم دستگاهها باید این ارزشها و تکالیف را جزء وظایف عمومی خود تلقی کنند علاوه بر این فارغ از وظایف عمومی، یک سری نهادها هم باید باشند که این امر به معروف و نهی از منکر یا جهاد تبیین جزء وظایف خصوصی و تخصصی آنها باشد.
اگر یک نهادی مانند سازمان دارالقرآن الکریم که وظایف تخصصی آن فعالیتهای قرآنی در حوزه تبلیغ و ترویج و آموزش عمومی قرآن است، بیاید به وظایف عمومی خود مانند جهاد تبیین و امر به معروف و نهی از منکر بپردازد و فعالیتهای قرآنی را به فراموشی بسپارد، آیا خطای راهبردی صورت نگرفته است؟
سازمانی که کار تخصصی آن قرآن است دارد یک کار راهبردی انجام میدهد، نباید نهاد بالادستی یک وظیفه دیگر که جزء وظایف ذاتی آن دستگاه نیست به او محول کند. اگر دنبال تحقق بحث تبیین هستند بهتر است مانند ستاد امر به معروف یک ستاد یا یک سازمان خاص به بحث تببین اختصاص دهند نه اینکه بگوییم سازمان دارالقرآن، شما وظیفه تخصصی خود را رها کن و به بحث تبیین بپردازد.
ادامه دارد...
منبع:
مبشرین|پایگاه خبر قرآنی و معارف اسلامی
لینک مستقیم :
http://mobasherin.ir/shownews.aspx?id=77328