شنبه 1 اردیبهشت سال 1403 Sat, 20 Apr 2024 07:35:46 GMT
کد خبر : 60898       تاریخ : 1399/09/10 10:29
رمزگشایی از دلایل اثرگذاری تلاوت عبدالباسط

رمزگشایی از دلایل اثرگذاری تلاوت عبدالباسط

مدرس و قاری بین‌المللی قرآن کریم با بیان اینکه تلاوت عبدالباسط سهل و ممتنع بود، اظهار کرد: برخی قاریان هدفشان صرفاً اجرای الحان و مقامات است و در میان خواندن کمی هم قرائت قرآن می‌گنجانند، در حالی که استاد عبدالباسط به معنای واقعی کلمه ساده اما معنوی، اثرگذار و فنی تلاوت می‌کرد.

 
به گزارش مبشرین به نقل از ایکنا، ۳۰ نوامبر ۱۹۸۸ مقارن با ۹ آذر ۱۳۶۷ ستاره‌ای پرفروغ از آسمان تاریخ قرائت قرآن، سفر از این دیار فانی را به سوی پروردگارش آغاز کرد، ولی نام «عبدالباسط محمد عبدالصمد» تا ابد، بِرَند تلاوت قرآن در جهان خواهد بود. او در بیش از نیم‌قرن فعالیت قرآنی خود در بسیاری از کشورها به اجرای تلاوت پرداخت و طبق اذعان خود، صدها نفر را در سراسر دنیا با صدایش به اسلام مشرف کرد.

به مناسبت این روز، منصور قصری‌زاده، مدرس، قاری بین‌المللی و حافظ کل قرآن کریم و یکی از قاریان پرافتخار کشورمان در دهه‌های ۶۰ و ۷۰، مهمان ایکنا شد تا درباره ابعاد فنی و محتوایی تلاوت این قاری شهیر مصری و تأثیر او بر تلاوتش با ما سخن گوید. قصری‌زاده در این گفت‌وگو ضمن تحلیل روند جریان تلاوت در ایران و جهان، به نوجوانان و جوانان علاقه‌مند نیز توصیه‌هایی کرد.  

آنچه در این گفت‌وگو می‌خوانید: 

  • عبدالباسط خودش یک رسانه بود
  • من برای قرائت استاد عبدالباسط، اصطلاح «سهل و ممتنع» را به کار می‌برم؛ ساده اما غیرقابل تکرار
  • یکی از آفت‌ها و دلایل کاهش اقبال به محافل و جلسات قرائت، اصرار برخی قاریان به پیچیده‌ خواندن است
  • مبنای تقلید، صوت نیست، لحن است
  • عبدالباسط، همه مقام‌ها را خوانده است، اما محزون
  • اگر قاری خطایی کرد، نگذاریم به حساب کل جامعه قرآنی

ایکنا ـ برای شروع بگویید که چه شد تلاوت استاد عبدالباسط به آن عمومیت، مقبولیت و شهرت جهانی رسید؟

برای موفقیت در هر زمینه‌ای نیاز به یک‌سری مقدمات هست. مهم‌ترین مقدمه این است که شخص چه انگیزه و نیتی دارد. البته نمی‌توانیم نیت‌خوانی کنیم و ببینیم شخص با چه خلوصی کار را شروع کرده، اما از برایند کار او می‌توانیم بفهمیم که چه مسیری را طی کرده است. هرکس که خلوص نیت و انگیزه‌اش در شروع و به انجام‌ رسیدن کاری بیشتر باشد، حتماً موفق می‌شود و خداوند باری تعالی به او توجه ویژه می‌کند و کاری که خداوند به او توجه کند، می‌شود مصداق آیه «مَا عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاق؛ هر آنچه نزد خداست، باقی می‌ماند و هرآنچه برای خدا انجام دهیم، اثرش زیاد می‌شود.»

به طور کلی سه عامل گوینده، مخاطب و فضای گفت‌وگو در میزان تأثیرگذاری پیام دخیل است. اگر عبدالباسط را به عنوان عامل «گوینده» بخواهیم آنالیز کنیم دارای ویژگی‌های شخصیتی خاصی بوده است، از جمله اینکه ایشان برای تلاوت قرآن ارزش ویژه معنوی قائل بود و حتماً باید قبل از تلاوت، عبادتی می‌کرد؛ مثلاً دو رکعت نماز می‌خواند و با روحیه‌ای خاص و معنوی به تلاوت می‌پرداخت. روحیه مناسب تلاوت به همراه زمان و فضای مطلوب و معنوی تأثیر قرائت را دو چندان می‌کند. بسیاری از تلاوت‌های استاد عبدالباسط قبل از اذان صبح که بهترین موقعیت معنوی محسوب می‌شود، انجام شده است. به طور مثال او سُوَر مبارکه حشر و تکویر را در حرم امامین کاظمین(ع) تلاوت کرد که اثر و پایایی آن همچنان باقی است.

منصور قصری‌زاده

ایکنا ـ این را ناشی از محبت عبدالباسط به اهل بیت(ع) می‌دانید؟

قاریان مصری، محبت ویژه‌ای نسبت به ساحت اهل بیت(ع) ابراز می‌کنند، کافی است نگاهی به ابتهال‌هایی که قاریان و مبتهلین مصری در وصف اهل بیت(ع) خوانده‌اند، داشته باشیم، مثلاً اساتیدی همچون محمد نقشبندی یا طه‌الفشنی که در وصف امام حسین(ع)، ابتهال «حب‌الحسین» را با آن عظمت خوانده است.

ایکنا ـ درباره عامل مخاطب که اشاره کردید، توضیح می‌دهید.

اگر مخاطبان، قاری را قبول و احساس کنند از لحاظ روحی، حسی و معنوی با او قرابت دارند، بیشتر لذت می‌برند. بعضی از تلاوت‌ها علاوه بر اینکه خواص هم می‌پسندند، عامه‌پسند نیز هستند. شاید در شکل‌گیری این عامه‌پسندی، علاوه بر صفا و صمیمیت قاری، برخی مباحث فنی نیز موضوعیت داشته باشد. قاری می‌تواند به گونه‌ای صوت و لحن را به کار گیرد که برای مخاطب قابل فهم‌تر باشد و مخاطبان بتوانند به سادگی با خواندن قاری ارتباط بگیرند. از طرفی هم جنس صدا بسیار مؤثر است. صدای استاد عبدالباسط بی‌بدیل یا کم‌نظیر است. لذا می‌بینید الان هرکسی می‌خواهد از عبدالباسط تقلید کند، سعی می‌کند صدای خود را نیز شبیه او کند. ناگفته نماند در بعضی از مناطق شاید عبدالباسط نفوذ بیشتری داشته باشد، مثلاً در مناطقی که روحیات احساسی بیشتری میان مردمان آن حاکم است، قرائت قرآن با فرازهای نَفَسی و صدای چپ، بسیار مورد توجه قرار می‌گیرد.

ایکنا ـ درباره عامل زمینه و فضای ارسال پیام چه توضیحی دارید؟ آیا همزمانی دوره عبدالباسط با دوره بروز و ظهور جریان‌های اسلام‌گرای سیاسی در جهان در رشد و فراگیری تلاوت او نقش داشته است؟

شاید بتوان گفت به طور کلی فضای معنوی به ویژه اقبال به امر قرائت قرآن در سطح جهان و ایران در سال‌های قبل بیشتر بوده است. همین امروز به تلاوت قاریان مصری نگاه کنید که افراد پای تلاوت آن‌ها چقدر نسبت به گذشته کاهش پیدا کرده‌اند، در کشور خودمان وقتی در جلسات قرآنی حضور پیدا می‌کنیم، متأسفانه حضور افراد کمتر شده است. در دهه ۶۰ و ۷۰ که نگاه می‌کردیم، جمعیت آنقدر زیاد بود که خود قاری مصری نیز تعجب می‌کرد. یادم هست در سال ۶۸ که بسیونی و غلوش به ایران آمده بودند، در همین هتل لاله با اینکه فراخوان عمومی داده نشده بود، آنقدر جمعیت زیاد و تشویق‌ها عالی، هیجانی و حتی به یک معنای انتقادی، افراطی بود که دیدم قاریان مصری وسط تلاوت به هم نگاه می‌کردند و لبخند می‌زدند. آیا الان به نظر شما چنین چیزی قابل مشاهده است؟

البته اگر جمعیت جلسات قرآن کم شده، نمی‌توانیم نتیجه بگیریم معنویت به طور کلی کاهش یافته است. چه بسا که گرایش مردم در سطح جهان و ایران به معنویت در برخی جنبه‌ها بیشتر هم شده باشد. عمدتاً عوامل دیگری به جز معنویت، بر خلوت شدن جلسات و کاهش شور و اشتیاق برای استماع تلاوت تأثیر دارد. فرض کنید در رسانه‌‌ها علیه جلسات قرآن جوسازی شود، علیه یک قاری یا مداح صحبت شود، لذا وقتی ذهنیت منفی برای مخاطب نسبت به این جلسات القا شود، حضور مخاطب در جلسات کم می‌شود. در حالی که مثلاً چون در مورد اعتکاف، فعالیت‌ها و تبلیغات رسانه‌ای بسیار زیاد و مثبت است، می‌بینیم که بحمدالله اعتکاف هر ساله با رونق خاصی برگزار می‌شود. همچنین به واسطه فعالیت‌های خوب رسانه‌ای در ماه محرم نیز هر ساله شور خاصی ایجاد می‌شود. همین رویکردهای رسانه‌ای برای جریان تلاوت قرآن نیز لازم است.

 
 
00:00 07:53

البته قرائت قرآن و مؤلفه‌هایی که در آن استفاده می‌شود، سوای از معنویتی که دارد، یک مهارت و تخصص هنری است. تلاوت، عملی است که طی آن بخشی از مضامین دینی در قالب هنر عرضه می‌شود. اما موضوع گستردگی و شمولیت قرائت استاد عبدالباسط را می‌توان با کثرت سفر ایشان نیز مؤثر دانست و این قطعاً در عمومیت تلاوت و شهرت وی مؤثر بوده است. در زمان استاد، رسانه مثل امروز فراگیر نبود، اما او خودش یک رسانه بود و توانست تلاوتش را سرآمد کند.

ایکنا ـ پس شما بر اهمیت رسانه در اقبال مردم به تلاوت تأکید ویژه‌ای دارید؟

قطعاً، قاری قرآن، خودش یک رسانه است. وقتی پشت تریبون قرار می‌گیرد و می‌خواند، می‌خواهد پیامی مثبت و معنوی را به مخاطب منتقل کند و ایشان را متأثر کند. البته از آن طرف هم هست که متأسفانه بعضی می‌خواهند به بهانه تلاوت، کارهایی دیگر انجام دهند، مثلاً موسیقی را وارد تلاوت کنند که اگر مقابله نمی‌شد، می‌توانست تبعات بسیار منفی برای جریان تلاوت در پی داشته باشد.

ایکنا ـ درباره وجوه فنی تلاوت عبدالباسط به چه نکاتی می‌توان اشاره کرد؟  

شاید یکی از آفت‌ها در جریان تلاوت و یکی از دلایل کاهش اقبال به محافل و جلسات قرائت، اصرار برخی قاریان به پیچیده‌ خواندن باشد. من برای قرائت استاد عبدالباسط، اصطلاح «سهل و ممتنع» را به کار می‌برم، به این معنا که ساده می‌خواند و شنیدن و ارتباط گرفتن با تلاوت او بسیار ساده است، اما کسی نمی‌تواند خواندن او را تکرار کند. تلاوت‌های عبدالباسط پیچیدگی‌های تلاوت مصطفی اسماعیل، کامل یوسف بهتیمی، محمدعمران، رفعت و ... را ندارد، تلاوت مستقیم و نسبتاً بدون فراز و نشیب نُتی را ارائه می‌کرد و با اینکه صدای مرتفعی داشت، اما به خود فشار نمی‌آورد. این ویژگی مهمی است که از آن غافل شده‌ایم. هرچه خواندن قرآن دل مخاطب را برانگیزد، ماندگارتر می‌شود.

شاید یکی از آفت‌ها در جریان تلاوت و یکی از دلایل کاهش اقبال به محافل و جلسات قرائت، اصرار برخی قاریان به پیچیده‌خواندن باشد

به قول استاد ما، استاد سیدمحسن موسوی‌بلده، استاد عبدالباسط، تقوای قرائت قرآن دارد، یعنی در تلاوت، خود را ملزم به اصول و قواعد تعریف شده در علم قرائت می‌داند و از شذوذات در این خصوص تبری می جوید. هر لحنی را نمی‌خواند، هر تحریری را نمی‌زند و تلاوتش از افراط و تفریط به دور است. اینگونه است که هر قاری قرآنی از پس تقلید کامل و تمام استاد عبدالباسط برنمی‌آید. اگر کسی بخواهد قاری خوبی بشود و با پایه قوی و بنیادی رشد کند، بهترین قاری عبدالباسط است، یک قرآن‌آموز شاید صدای او را نداشته باشد اما می‌تواند لحن و فضاسازی تلاوت استاد را به راحتی یاد بگیرد.

 
 
00:00 07:05

ایکنا ـ پس شما به قرآن‌آموزان نوجوان خودتان اگر بخواهند که تلاوت را اصولی پیش ببرند، عبدالباسط را پیشنهاد می‌کنید؟ چون خیلی‌ از اساتید، مصطفی اسماعیل و منشاوی را پیشنهاد می‌کنند.

به اکثر افرادی که به من رجوع می‌کنند، عبدالباسط را معرفی می‌کنم، گرچه تقلید از صدای او ممکن نیست، اما لحن و قالبِ تلاوتش تقلیدپذیر است. اساساً تقلید به صوت نیست به لحن بستگی دارد.

ایکنا ـ اما بعضی نگران هستند که تقلید از عبدالباسط در سنین پایین موجب خدشه‌دار شدن صدای آن‌ها در بزرگسالی شود.

به نظرم راهنمایی به قرآن‌آموز خیلی مهم است. اساتید عزیز باید به قرآن‌آموز بگویند که از تو نمی‌خواهیم صوت عبدالباسط را تقلید کنی، بلکه لحن و قالب تلاوت او را تقلید کن. با این رویکرد، فرد حتی با صدای دورگه دوران بلوغ که خیلی خشن و اوجش هم کم شده است، می‌تواند از عبدالباسط تقلید کند و مشکلی برایش ایجاد نشود، چنین فردی که پایه‌اش قوی شده است، اگر بخواهد بر تقلید از عبدالباسط باقی بماند، در سال‌های بعد می‌تواند تلاوت‌های بهتری ارائه دهد.

منصور قصری‌زاده

ایکنا ـ آیا این تلقی درست است که استاد عبدالباسط عموماً حول و حوش مقام صبا تلاوت کرده‌اند؟ در صورت صحت، آیا این نقطه ضعف بود یا نقطه قوت؟ البته در برخی آموزه‌های دینی توصیه شده است که قرآن را به الحان محزون بخوانید.

من این تلقی را قبول ندارم و استاد عبدالباسط را در قالب مقام صبا نمی‌شناسم، ایشان بیات، صبا، رست، حجاز، عجم(ماهور) به وفور خوانده است. همین اذا‌الشمس کورت معروف او در مقام عجم است، اما یک نکته فنی وجود دارد که هر لحن و مقام را می‌توان به حالت حزین خواند. حتی مقام سه‌گاه را که به مقام شاد معروف است در بسیاری از مجالس ختم، قاریان ما مقام سه‌گاه می‌خوانند، اما به شکل محزون و مردم هم با آن‌ها همراهی می‌کنند. حتی مقام صبا را نیز می‌توان شاد قرائت کرد. لذا من اعتقاد ندارم که یک مقامی ذاتاً محزون است، هر مقامی را شما با توجه به نوع استفاده‌ کردن از نُت‌هایش می‌توانید محزون یا شاد یا حتی خنثی بخوانید. به طور کلی توجه کنیم که قرائت قرآن یعنی حس و حال و تحت تأثیر قرار دادن قلب مخاطب. مقام‌ها و الحان صرفاً باید کمک‌کننده به این حس و حال باشند، اما متأسفانه برخی قاریان فقط هدف‌شان اجرای الحان و مقامات است و در میان خواندشان کمی هم قرائت قرآن می‌گنجانند!

 
 
00:00 06:48

ایکنا ـ عبدالباسط به جز تلاوت‌های مجلسی و دغدغه‌های تبلیغی، یک دوره کل قرآن را نیز به روش تحقیق درسی ضبط کرده است. درباره آن هم توضیح دهید.

ایشان یک‌سری قرائات تحقیق مجلسی و یک دوره قرائت تحقیق درسی به صورت استودیویی دارند که آن را خیلی ساده و عمدتاً در مقام بیات و صبا خوانده است. شاید به خاطر همین برخی تلقی کرده‌اند فقط بیات و صبا خوانده است. البته ایشان یک دوره قرائت به صورت تدویر(همان ترتیل رایج) نیز دارد.

ایکنا ـ گویا عبدالباسط به مفاهیم قرآن هم تسلط خوبی داشت و از اختلاف‌ قرائت‌خوانی برای القای معنا به خوبی استفاده می‌کرد. از جمله آیه ۲۳ سوره یوسف که تأکیدهای او بر «قالت هیت لک» مشهور است.

اگر از قاری، مداح، سخنران و ... تعریف می‌کنیم این به معنای مطلق‌گرایی نیست، به طور مثال استاد مصطفی اسماعیل که لحن فوق‎العاده و تسلط عالی به مفاهیم داشته، لزوماً همه وقف و وصل‌ها و یا تأکیدهایی که در خلال آیات داشته، درست نبوده است. استاد عبدالباسط هم از این مسئله مستثنا نیست و چه بسا جایی در تلاوت خود، تأکیدی بر عبارتی داشته است که به آن انتقاد وارد باشد. چه اینکه شاید بهتر بود در آیه‌ ۲۳ سوره یوسف بر «قال معاذالله» تأکید می‌کرد

درباره تلاوت‌های استاد عبدالباسط حتماً فهم معانی و تسلط وجود داشته است، اما بالاتر از دانستن و فهم، باور به آیات است، باور به جایگاه و عظمت قرآن. ورود مقامات عرفانی و اخلاقی است که تلاوت یک قاری را ممتاز می‌کند. لذا شما می‌بینید که گاهی دو استاد مصری که توانایی‌شان مثل هم است و هر دو هم معنای آیات را می‌فهمند، با حس و حالی متفاوت از هم تلاوت می‌کنند که البته این موضوع از  نظر علم روانشناسی هم اثبات شده است. استاد عبدالباسط از علم اختلاف قرائت هم استفاده می‌کرد، اما همه آن‌ها در خدمت ارائه تلاوتی تأثیرگذار در روح مخاطب خودش بود. اعتقاد دارم یک قاری اصلاً ممکن است اختلاف قرائت نخواند، اما با آن مختصاتی که گفتم، تلاوتی ارائه می‌دهد که مخاطب کاملاً تحت تأثیر قرار می‌گیرد.

حسب ضرب‌المثل معروف: «گل بی‌عیب خداست»، لذا حواس‌مان باشد اگر از قاری، مداح، سخنران و ... تعریف می‌کنیم این به معنای مطلق‌گرایی نیست، ولی چون کارهای خوبی که در حرفه خود کرده‌اند و به نسبت اشتباهاتشان غیر قابل مقایسه است، ما نقاط مثبت آن‌ها را پررنگ می‌کنیم. به طور مثال استاد مصطفی اسماعیل که لحن فوق‎العاده و تسلط عالی به مفاهیم داشته، لزوماً همه وقف و وصل‌ها و یا تأکیدهایی که در خلال آیات داشته، درست نبوده است. استاد عبدالباسط هم از این مسئله مستثنا نیست و چه بسا جایی در تلاوت خود، تأکیدی بر عبارتی داشته است که به آن انتقاد وارد باشد. چه اینکه شاید بهتر بود در آیه‌ای که اشاره کردید و مشهور هم شده است، بر «قال معاذالله» تأکید می‌کرد. همچنین با اینکه او تقوای تجوید دارد، نمی‌توانیم صد در صد ادعا کنیم که همه جا تجوید را درست رعایت کرده است. با این حال، قرائت استاد عبدالباسط، جامع‌الاطراف و درصد خطاهایشان در مورد کلیت تلاوت بسیار کم و ناچیز است.

من یک نتیجه اجتماعی ـ اخلاقی از این موضوع می‌خواهم بگیرم؛ بعضی نوجوانان و جوانان تعصب افراطی نسبت به شخصیت محبوبشان در تلاوت قرآن، مداحی، ورزش، سینما و ... پیدا می‌کنند. هر متخصصی ممکن است در کار خود خطا کند مثل یک متخصص پزشکی که امکان دارد در جراحی خود خطایی کند. گاهی وقت‌ها یک هاله معنویت افراطی برای افراد در نظر می‌گیریم و فکر می‌کنیم، اگر کسی قاری قرآن است، خودِ قرآن است! نه! قاری هم یک انسان است. او هم می‌تواند دچار خبط و اشتباه شود و معصوم نیست. هر چند چون قاری و منتسب به قرآن است، بیشتر از دیگران باید مراعات کند. خیلی باید مراقب رفتارش باشد، اما اگر خطایی کرد، نگذاریم به حساب اینکه کل جامعه قرآنی این مشکلات را دارند. از طرفی آن کسی هم که خطایی مرتکب شده، به این معنا نیست که کل شخصیتش منفی است. او دچار خبطی شده که مورد قبول نیست، اما چه بسا ابعاد دیگر شخصیت او مورد قبول باشد. یعنی اعتدال و انصافی که باید در روح خودمان ایجاد کنیم، بزرگترین درس اخلاقی از قرآن کریم و اهل بیت(ع) است. قرآن می‌فرماید: «وَ لَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى؛ مبادا دشمنی شما با یک گروه موجب شود در حق آنان بی‌انصافی کنید، عدالت داشته باشید که به تقوا نزدیک‌تر است.»

ایکنا ـ درباره ورود فراگیر تلاوت عبدالباسط به ایران در دهه ۴۰ و۵۰ شمسی چه تحلیلی دارد؟ آیا فرصتی برای رشد قاریان ایرانی بود؟  

صد در صد فرصت بوده است، نه فقط برای مردم ایران بلکه برای جهان. اینکه ما در مجالس ختم سریع به یاد تلاوت عبدالباسط می‌افتیم، ضعف عبدالباسط نیست، اتفاقاً فراگیری تلاوت او و لذت‌بردن ما ایرانی‌ها را نشان می‌دهد. وقتی یکی از عزیزان از دنیا برود، سعی می‌کنیم در مجلس ختم تلاوت آن قاری را که فکر می‌کنیم، تأثیرگذار و زیباتر است، پخش کنیم لذا عبدالباسط را انتخاب می‌کنیم. البته این قضیه یک چرخه معکوس هم دارد که ممکن است، موجب شود هر وقت قرائت قرآن شنیدید، یاد ختم و عزا بیفتید، در حالی که این معضل راه اصلاح دارد. راه اصلاحش این است که شما قرائت قرآن را فقط برای ختم استفاده نکنید. بلکه در مراسم مختلف حتی عروسی قرآن تلاوت شود. چون قرائت قرآن به مجالس خاص مثل محافل قرائت و مجالس ختم محدود شده و در منازل نسبت به تلاوت و استماع قرآن کم‌کاری می‌شود، فکر می‌کنیم، تلاوت قرآن یعنی ختم و عزا. خدا به ما توفیق داد در خانواده‌ای بزرگ شدیم که از بچگی در آن استماع و تلاوت قرآن رایج بود. به همین دلیل همسایه ما از شنیدن صدای قرآن هیچوقت فکر نمی‌کرد که خدای ناکرده در منزلمان کسی از دنیا رفته است. ولی الان اگر از منزلی صدای قرآن بلند شود، احتمالاً همسایه‌ها فکر می‌کنند مصیبتی به ایشان وارد شده است.

ایکنا ـ به عنوان سؤال پایانی، زمانی که نوجوان بودید، تلاوت عبدالباسط چه تأثیری بر شما و هم‌نسلانتان گذاشت؟

بسیار زیاد، من تقلید را در ۹ سالگی با تقلید از سبک استاد عبدالباسط شروع کردم. یکی از دایی‌های من که خداوند حفظشان کند از مشوقین اصلی بنده در امر قرائت قرآن هستند. ایشان در حوالی خیابان ری که محله مذهبی‌نشین تهران بود، سکونت داشت و در مراسم مختلف مثلاً نیمه شعبان پشت بلندگو قرآن می‌خواندند و ما لذت می‌بردیم از اینکه صدای ایشان را می‌شنیدیم. همچنین یکی دیگر از دایی‌هایم که خداوند رحمتش کند، هر موقع به منزل ایشان می‌رفتیم از من درخواست می‌کرد قرآن به سبک عبدالباسط بخوانم و در همان جا هدیه‌ای به من می‌داد. هنوز که هنوز است، سوره حشر عبدالباسط برای من لذت دارد. فکر می‌کنم اکثر قاریان هم‌دوره اینجانب و حتی قبل از بنده، امر قرائت قرآن را با استاد عبدالباسط و یا استاد منشاوی شروع کرده‌اند و در یک کلام تلاوت استاد عبدالباسط تلاوتی زیبا، معنوی، اثرگذار، ماندگار، روح‌بخش، فنی و غیر قابل تکرار و توصیف‌نشدنی است.

گفت‌وگو از مجتبی اصغری


  منبع: مبشرین|پایگاه خبر قرآنی و معارف اسلامی
       لینک مستقیم   :   http://mobasherin.ir/shownews.aspx?id=60898

نظـــرات شمـــا






سال 1402سال 1402