کتب اربعه گونههای مختلف سندی را در بیان روایات پیامبر(ص) بهکار گرفته است؛ یکی از این گونهها اسناد متصلی است که بدون افتادگی راوی از طریق صحابه و یا معصومان(ع) احادیث آن حضرت را نقل میکنند و گونه دیگر اسناد مرسلی است که از طریق راویان شیعه و سنی بدون انتساب به صحابه یا معصوم به ذکر روایت پیامبر(ص) پرداختهاند. یادداشت حاضر در صدد است، نوع دوم اسناد روایات پیامبر(ص) را که از طریق راویان شیعه غیرصحابی و غیر معصوم در کتب اربعه گزارش شده شناسایی کند و سپس تحلیلی از این اسناد ارائه نماید.
دو پرسش اصلی در این زمینه مطرح است؛ ۱) میزان استفاده کتب اربعه از اسناد منقطع شیعی چهمقدار است؟ ۲) آیا رابطهای بین ویژگیهای راویان و طبقات آنها و نیز موضوع و محتوای احادیث با انقطاع سند وجود دارد یا خیر؟ پاسخ به این پرسشها علاوه بر آگاهی از میزان استفاده از روایات پیامبر(ص) در کتب اربعه و گونههای اسنادی آن، زمینه شناخت چرایی انقطاع و شناخت برخی از مبانی صاحبان کتب اربعه در اعتماد به احادیث بهدست میدهد.
گروهی از اسناد منقطع شیعی مربوط به طبقه قبل یا هم عصر امام صادق است. با توجه به اینکه دوره قبل و زمان آن حضرت به عصر تابعین و صحابه نزدیک است، شناسایی راویان پیامبر(ص) از ویژگی خاصی برخوردار است که به برخی اشاره میشود:
ابواسحاق السبیعی
أبواسحاق السبيعی در طبقه امام حسن است.روایتهای «طینت ائمه و شیعیان آنها»، «سفارش پیامبر(ص) به جانشینی امام علی، «خالی نبودن زمین از حجت الهی» «علم امیرالمومنان» و «خطبه حضرت علی درباره توحید» از نمونههای رواییِ اوست که شیعی بودن وی را اثبات میکند. او از نبیّ مکرم در موضوع «عفو» روایت کرده و سند این روایت به شرح ذیل است:
عدة من اصحابنا |
سهل بن زياد |
محمد بن عبدالحميد |
يونس بن يعقوب |
غرة بن دينار الرقي |
ابواسحاق السبیعی |
رسول الله(ص) |
با توجه به سایر روایات ابواسحاق السبیعی که از افرادی مانند الحارث الاعور و بعض اصحاب امیرالمؤمنین(ع) نقل کرده و تنها یک سند نقل مستقیم او از پیامبر(ص) گزارش شده است؛ پس میتوان نتیجه گرفت هرچند وی هم عصر با امام حسن مجتبی(ع) است، اما از رسول الله(ص) نمیتواند حدیثی شنیده باشد.
جابر بن یزید الجعفی
جابر در طبقه امام باقر(ع) است. او امامی، ثقه و صاحب اصل است. وی از پیامبر اکرم(ص) درباره «فضیلت عمل به امر مادر» روایت نقل کرده است. سند این روایت به شرح ذیل است:
علی بن ابراهیم |
محمد بن عیسی بن عبید |
یونس بن عبدالرحمن |
عمرو بن شمر |
جابر بن یزید |
رسول الله(ص) |
اسماعیل السکونی
او در طبقه امام صادق است؛ هرچند برخی علما، او را از اهلسنت دانستهاند، اما وی شیعه است، زیرا محتوای روایات سکونی مطابق با عقاید و احکام شیعه است؛ همچنین واقع شدن در طریق تفسیر علی بن ابراهیم و نقل مشایخ اجازه از اصل سکونی از قرائنی است که بر شیعی و ثقه بودن وی دلالت دارد. سکونی از پیامبر اکرم(ص) درباره «کوتاه کردن ناخن برای زن و مرد» روایتی نقل میکند.
محمد بن خالد البرقی
او در طبقه امام کاظم قرار دارد و صاحبِ کتب متعدد است. هرچند برخی علمای رجال او را در نقل حدیث، ضعیف توصیف میکنند، اما وی امامی بوده و شیخ طوسی و علامه حلی، درباره او لفظ «ثقه» را به کار بردهاند. او راویِ روایتهای اعتقادیِ شیعه، مانند: «حکم ائمه به روش آلداود و القای روح القدس»، «غیبت امام زمان(عج) و «ثواب گریه بر امام حسین(ع)» است. محمد بن خالد از پیامبر اعظم(ص) درباره «خیر و مبارک بودن ازدواج حضرت فاطمه(علیهاالسلام)» روایتی نقل میکند که سندِ آن چنین است:
علي بن ابراهيم |
ابراهیم بن هاشم |
محمد بن خالد البرقی |
رسول الله(ص) |
پس از شناخت کلی از اسناد منقطع شیعی روایات پیامبر(ص) و با توجه به راویان و طبقات آنها و نیز دقت در محتوای احادیث میتوان تحلیلهای ذیل را ارائه داد:
بنابر آنچه گذشت در کتب اربعه، ۴۴ سند شیعیِ غیر معاصرِ پیامبر، سخنان آن حضرت را نقل کردهاند. همچنین راویان مذکور در هشت طبقه روایت نقل کردهاند که شناساییِ طبقات، در نتایج علم الحدیث، مانند: تحلیل چراییِ انقطاع اسناد، مفید خواهد بود.، نقل روایت از پیامبر اکرم(ص) در طبقه اصحاب امام صادق و پیش از ایشان، بیش از سایر طبقات است که این آمار، ویژگیِ منحصر به زمان آن امام را نشان میدهد. شاید ارتباط این برهه با دوران منع نقل و تدوین حدیث، یکی از علتهای ارسال اسناد شیعیِ احادیث رسول الله باشد که جای تحقیق و بررسی دارد.
در بررسیهای انجامشده تعداد زیادی از راویان متصل به پیامبر(ص) در اسناد منقطع، صاحب کتاب هستند؛ یکی از روشهای محدثان متقدم در قبول یا ردّ حدیث، بر اساس منبع مکتوب بوده است. این روش سبب میشد محدثان گذشته برای انتخاب حدیث، به منابعی که از اساتید و مشایخ خود دریافت و یا استنساخ کردهاند، رجوع کنند و کتاب حدیثی خود را بنگارند.این سبک، در نگارش صاحبان کتب اربعه نیز مشهود است. بر اساس این نظر، شیوه بیان اسناد روایات پیامبر(ص) در کتب اربعه، به دوگونه قابل ارائه بوده است:
اول: صاحب کتاب، مشایخ خود را در نقل روایت پیامبر(ص) ذکر نکرده و به تبع، کتب اربعه نیز سند را فقط تا صاحب کتاب پیش بردهاند.
دوم: صاحب کتاب، مشایخ خود را تا پیامبر(ص) ذکر کرده، اما نویسندگان کتب اربعه به دلیلِ اعتماد به صاحب کتاب، معروف بودن منبع و جلوگیری از طولانی شدن سند از ذکر راویان بعدی خودداری کردهاند. دلیل این دو تصور، تصریح به کلمه «رفعه» یا «باسناده» در بعضی اسناد و عدم تصریح به این کلمات در اسناد دیگر است؛ یعنی سندی که تصریح به کلمه «رفعه» یا «باسناده» شده، دلیل وجود راویانی بوده که نویسنده کتاب آن را ذکر کرده، اما صاحبان کتب اربعه نیاوردهاند. به همین دلیل شهید اول سندی که در آن «رفعه» ذکر شده، مسند میداند. از مجموع ۳۵ راوی صاحب کتاب، ۲۲ راوی با کلمه «رفعه» و یک راوی با واژه «باسناده» به پیامبر(ص) متصل میشوند.سندی که تصریح به کلمه «رفع» یا «باسناده» نشده، دلیل بر عدم ذکر طریق از خود نویسنده کتاب است که ۱۶ راوی از این ویژگی برخوردارند. بنابراین آنچه در این دو تصور مشترک است، اعتماد صاحبان کتب اربعه به کتابِ راوی است.
انقطاع برخی از اسناد ناشی از خطای نسخهنویس است زیرا با بررسیهای انجام شده، دانسته شد که گاهی سند روایت در نسخهای متصل به معصوم ذکر شده، اما در نسخه دیگر به دلیل اشتباه از سوی نسخهنویس، نامِ معصوم نوشته نشده است که در این صورت، انفصال سند از سوی مؤلف کتاب نیست؛ همانگونه که درباره طریق «عبدالله بن سنان» اینگونه است. این طریق، در نسخه الکافی که دارالکتب الاسلامیه چاپ کرده است، راوی مستقیماً از پیامبر(ص) نقل میکند اما نسخههایی که مؤسسه دارالحدیث در تصحیح این کتاب استفاده کرده، راوی با واسطه امام صادق از نبیّ مکرم اسلام روایت را نقل میکند. بنابراین با مقابله نسخهها با یکدیگر، برخی از اسناد منقطع قابل تدارک هستند.
توجه به موضوعات احادیث پیامبر(ص) از طریق اسناد منقطع، ما را به دو نکته جلب میکند: ۱) بیشتر روایات، در حوزه آداب، اخلاق و فضایل است و کمتر به بابهای فقهی (احکام تکلیفی) نظر دارد؛ ۲) هیچکدام از احادیث، در کتابها و بابهای عقایدی جای نگرفتهاند. به نظر میرسد در بین علمای شیعه متقدم، در توجه به اسناد روایات اخلاق، آداب و فضایل با روایات فقهی (احکام تکلیفی) و عقایدی، تفاوتی بوده است؛ همان طور که شهید ثانی و برخی علمای دیگر به این مسئله اشاره کرده و گفتهاند که ذکر کامل سند در روایات غیرفقهی و غیراعتقادی ضروری نیست.
حدود ۴۴ سند روایات پیامبر(ص) با سند منقطع شیعی در کتب اربعه ذکر شده است. با بررسی طبقات راویان، بیشترین انقطاع سندی احادیث پیامبر(ص) مربوط به راویانی است که در طبقه اصحاب امام صادق و پیش از ایشان قرار داشتهاند که ممکن است قانون منع تدوین حدیث نقش بسزایی در عدم ذکر راویان واسطه داشته است. صاحب کتاب بودن راوی، اصحاب اجماع یا از مشایخ ثقات بودن راوی در انقطاع سند تاثیر دارد. موضوع و محتوای احادیث و مقتضای خطابه در سند اثرگذار است؛ بر همین اساس روایاتی که در موضوعات غیرفقهی و غیراعتقادی و نیز احادیث با محتوای بیان فعل پیامبر(ص) و یا بیان سبب صدور است، به انقطاع سندی دچار شدهاند. همچنین با برخی از ارسال اسناد ناشی از نسخهنویس و یا خود مؤلف است که بهوسیله نسخههای دیگر و نیز کتب دیگر مؤلف، تدارک میشوند.