حسن پورطاهری، پیشکسوت دفاع مقدس، در گفتوگو با ایکنا اظهار کرد: اولین قدم رزمندگان با قرآن برداشته میشد و هدف آنها نیز برپایی قرآن بود، آنان زیر سایه قرآن اولین قدم را برمیداشتند و براساس آیات قرآن کار میکردند، هر رزمنده یک قرآن همراه خود داشت، حتی برخی از شهدا را از روی قرآنهایشان شناسایی میکردند، شهید حسین علمالهدی یکی از همین شهدای شناسایی شده بود.
وی ادامه داد: عملیاتهای سرنوشتساز جنگ مانند فتحالمبین براساس آموزههای قرآنی انجام میشد، آنجا که رزمندگان تردید میکردند که پیروز میشوند یا نه، امام(ره) میفرمود: «بروید پیروزی از آن شماست»، این خود یک آموزه قرآنی بود، هر رزمنده ما در میدان نبرد حداقل آیات چکیدهای از قرآن را همراه خود داشت، حتی هیچ هدیهای از سوی مردم بدون قرآن و حدیث به جبههها نمیآمد.
پورطاهری گفت: آنان که تبحری در زمینههای قرآنی داشتند، بهوسیله قرآن به رزمندگان راهنمایی میدادند که از جمله این افراد میتوان به مرحوم آیتالله مشکینی اشاره کرد، رزمندگان ۴۸ ساعت قبل از هر عملیاتی اول باید به معنای واقعی کلمه رزمنده میشدند و سر سفره سیدالشهدا(ع) نشسته و با قرآن و دعا مأنوس میشدند، یکدیگر را حلال میکردند تا بتوانند سبکبال به مصاف دشمن بروند، خلوت رزمندگان مخصوصاً در تاریکی شبها همراه با قرآن و دعا بود. در مسیر عملیات نیز هر کسی به اندازه توانش قرآن جیبی خود را میگشود و به تلاوت میپرداخت، آنان که سواد خواندن و نوشتن نداشتند هم خود را با قرآن تبرک میکردند، آنان با یک تفکر قرآنی و همه در قالب سپاه اسلام در برابر دشمن قرار میگرفتند و اسم، رسم و وابستگی دیگری نداشتند.
این پیشکسوت دفاع مقدس افزود: علتی که خداوند به رزمندگان ما که دستشان از ابزارها و سلاحها خالی بود، نصرت اعطا میکرد این بود که همه رزمندگان زیر یک پرچم و به فرماندهی امام(ره) قرار گرفته بودند، در جبههها میشد مردانگی و رزمندگی را بهخوبی شناخت. ۲۴ ساعت قبل از آغاز عملیات خیبر در پایگاه شهید بقایی همه مشغول خواندن قرآن و مناجات بودند و همه گریه میکردند، همه رزمندگان میدانستند که راه ما بازگشت ندارد و امکانات آنچنانی در اختیار نداریم و چارهای هم نداشتیم، جز اینکه رو به جلو حرکت کنیم و آنجا بود که انس با قرآن خود را بهخوبی نشان میداد.
محمود محبتی، از پیشکسوتان دفاع مقدس خراسان رضوی، نیز ضمن گفتوگو با ایکنا، بیان کرد: در جبهههای نبرد بیشتر بچههای رزمی از قرآنهای جیبی استفاده میکردند، چون فضای ثابت و مناسبی مانند مسجد و حسینیه نداشتند که در آنجا به مناجات و قرائت قرآن بپردازند، سالم ماندن قرآنها در موارد معجزهآسا بیشترین خاطراتی است که میتوان از هنگام شهادت و تفحص شهدا ذکر کرد.
وی گفت: رزمندگان بیشتر با قرآنهایی که حجم کمی داشت و منتخبی از سورهها و ادعیه در آن قرار گرفته بود، مأنوس بودند و از آن مصحف کوچک در دورهمیها و مناجاتها و حتی در خلوتهای خود استفاده میکردند، قبل از آغاز هر عملیاتی که رزمندگان در نقاط و مقرهای خود مستقر میشدند و ارتباط کمتری با سایر افراد داشتند، در این شرایط حالت انس با قرآن بیشتر میشد و شهدا و مخلصان جبههها بیشتر از این قرآن کوچک بهره میبردند. شهید حسین نشاطی یکی از همان موارد زیادی بود که همواره با قرآن انس داشت و حتی هنگام راه رفتن هم قرآن میخواند و عاقبتش نیز ختم به شهادت شد، نکته مهم این است که آنچه جنگ را به پیش برد و ما را در این نبرد بدون دادن حتی یک وجب از خاکمان پیروز کرد، قرآن و معنویات بود.
مصطفی صداقت، پیشکسوت دفاع مقدس، نیز در گفتوگو با ایکنا بیان کرد: شهید رحیم علیاکبری از جمله افرادی بود که علاقه بسیار عجیبی به قرآن داشت و هر لحظه که او را نگاه میکردیم، در حال تلاوت قرآن بود. شهید علیاکبری در عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید، حتی سالها بعد که از اعضای خانواده او علت انس با قرآن این شهید را پرسیدیم، برای آنان نیز این سؤال هنوز بدون پاسخ بود که چه شد که او با قرآن مأنوس شده بود، این انس با قرآن بین بچههای اطلاعات و عملیات که فعالیتهای انفرادی داشتند، بیشتر دیده میشد.
مجید خدامی از یادگاران دوران دفاع مقدس نیز در گفتوگو با ایکنا اظهار کرد: قرآن جیبی یکی از ملزومات انفرادی هر رزمندهای بود، اکثر افراد حاضر در جبههها این قرآن جیبی را داشتند و حتی قرآنهایی نیز به یکدیگر هدیه میدادند، این قرآنها نیز بهعنوان کلام خدا مورد استفاده قرار میگرفت و تلاوت میشد و هم بهعنوان محافظت کننده همیشه همراه رزمندگان بود؛ چرا که این توصیه همیشگی مادران بود که قرآن محافظ انسان است.
وی افزود: پدر شهید محمدرضا هادی تعریف میکرد «یک گلوله به جیب پیراهن من برخورد کرد، آنجایی که دقیقاً قرآن در نزدیکی قلبم قرار داشت آن گلوله به آرامی روی آستین پیراهن من افتاد و از شدت حرارت پیراهن را سوراخ کرد اما آن قرآن باعث شد که تیر، آسیبی به قلب من نزند و حافظ من باشد.
خدامی بیان کرد: شهید محمود قمری یک قرآن با چاپ معزی داشت و من نیز یک قرآن با جلدی زیپی به همراه داشتم در راه اعزام به جبهه گفت «بیا قرآنهایمان را با هم عوض کنیم من هم از قرآن او خوشم آمده بود و قرآنهایمان را با هم عوض کردیم و همین باعث شد که این قرآنها یادگارهای همیشگی باقی بماند، من بعد از گذشت سی و هشت سال هنوز دل در گرو آن قرآن یادگاری دارم که البته در حال حاضر اثری از آن نیست.
وی افزود: یکی از برنامههای فرهنگی جبهه که در زمان استراحت و آمادگی گردانها اجرا میشد، مسابقات قرآن بود، این مسابقات بیشتر در رشتههای حفظ و قرائت برگزار میشد و اکثر افراد در این مسابقات شرکت میکردند، رزمندگان بهوسیله همین قرآنهای کوچک، خود را برای مسابقات آماده میکردند.
این پیشکسوت دفاع مقدس تصریح کرد: در خط مقدم و نزدیکی دشمن آنچه سبب آرام شدن قلبها میشد، تلاوت قرآن بود که به دل مینشست، همین قرآنهای جیبی کوچک نقش مهمی در آرامش قلبی رزمندگان داشت که گاهی عکسهای همین قرآنها را در آرشیوهای دفاع مقدس میبینیم.
خدامی اضافه کرد: یکی از دغدغههای رزمندگان، بحث احترام و نگهداری قرآنها بود، سعی بر این بود که رزمندگان همیشه با وضو باشند؛ چرا که همیشه قرآن همراه داشتند و از آن استفاده میکردند، برای همه مهم بود که این احترام به قرآن همیشه حفظ شود، حتی افراد بهشکلی استراحت میکردند که به قرآنهای همراه خود و همرزمانشان بیاحترامی نشود، بعضی از رزمندگان تأکید داشتند که هر شب باید سوره واقعه را بخوانند و این تلاوتهای فردی و گروهی سوره واقعه یکی از خاطرات به یاد ماندنی جبههها بود.