به گزارش مبشرین به نقل از تسنیم، سیدرضا میرمحمدی وابسته فرهنگی پیشین جمهوری اسلامی ایران در آذربایجان و ترکمنستان در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده است، به واکاوی نظریه نظام انقلابی در بیانیه گام دوم انقلاب پرداخته است.
بیانیه گام دوم انقلاب مقام معظم رهبری عبارات و کلیدواژههایی دارد که از منظر واژهشناسی (ترمینولوژی) بهمثابه تولید ادبیات جدید در تعریف و تبیین ماهیت انقلاب اسلامی ایران است. یکی از این عبارات بهکار رفته در بیانیه، اصطلاح "نظریه نظام انقلابی" است که هم، ترم و واژه جدیدی است و هم عنوانی برای نظریهپردازی جدید پیرامون انقلاب اسلامی ایران است که نیاز به تبیین و شرح و بست مستوفی دارد.
این واژه یا اصطلاح، در واقع مبنای نظریهپردازی سیاسی درباره ماهیت انقلاب اسلامی ایران است که در صورت تبیین و تشریح جامع و کامل میتواند در بازشناسی تئوریک چیستی انقلاب اسلامی ایران در چارچوب بحث نظری، برخی از خلاءهای موجود در این عرصه و ساحت را پر کند. البته در فرازهای مختلفی از این بیانیه جملاتی آمده است که به نوعی بیانگر معنی و مفهوم نظریه نظام انقلابی است و مقام معظم رهبری خود در اشاراتی کوتاه مراد از این واژه و عبارت جدید را بیان کرده است.
از جمله این فرازها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
دقت و تأمل در عباراتی مانند: پدیدهای زنده و با اراده، همواره دارای انعطاف، جوشش انقلابی، دوری از تحجر، چرا و چگونه ماندن که در جملات بالا بهکار رفته بیانگر وجود نوعی نظام و سامانه درونی در بتن انقلاب است که انقلاب و نظام را از ایستایی و جمود نجات میدهد و پیوسته آن را در حال حرکت و پالایش نگه میدارد.
چنانچه در بیانیه نیز اشاره شده "در میان ملتهایی که به پاخاسته و انقلاب کردهاند کمتر دیده شده که توانسته باشند کار را بهنهایت رسانده و به جزء تغییر حکومتها، آرمانهای انقلابی را حفظ کرده باشند."
دو مصداق و نمونه از انقلابهای بزرگ سه قرن گذشته جهان، انقلاب کبیر سال 1789 فرانسه و انقلاب بلشویکی اکتبر سال 1917 روسیهاند که هر دو بعد از مدت خیلی کوتاهی با شعارها و آرمانهای اعلامی خود فاصله عمیقی گرفته و به انحراف در مسیر و هدف کشیده شدند.
انقلاب سوسیالیستی شوروی که با شعار برابری تودهها و نفی استبداد حکومت تزاری به پیروزی رسید، تنها بعد از 7 سال از پیروزی و با دستیابی کامل استالین به قدرت در سال 1924 به بزرگترین حکومت دیکتاتوری جهان تبدیل و کتاب قطور جنایتها و آدمکشیهای این شخص در تاریخ بشری ماندگار و زبانزد شد. وی حتی به رهبران تراز اول انقلاب و نزدیکترین دوستان حزبی خود بوخارین، تروتسکی، سرگی کروف و نیز بستگان خانوادگی خود رحم نکرد و همه را با طرح نقشهها و توطئههای مختلف به قتل رسانده و از پیشروی خود برداشت تا جنون قدرتطلبی خویش را نه به عنوان پادشاه یا امپراطور بلکه تحت نام چهرهای انقلابی به نقطه اوج برساند.
انقلاب به اصطلاح کبیر سال 1789 فرانسه نیز پس از مدت کوتاهی و به دنبال اعدام روبسپیر انقلابی بعد از گذشت 5 سال از عمر انقلاب و کودتای 1799 که پس از 10 سال از انقلاب بهوقوع پیوست، در سال 1804 به تاجگذاری و امپراطوری ناپلئون منجر شد و سرنوشت آن خیلی زود، از انقلابیگری به پادشاهی رسید تا جایی که کشورها و ملتهای زیادی در دنیا از سلطهگریها و جنگافروزیهای او طی دوران حاکمیتش در امان نماندند.
در مقایسه با سرنوشت و عاقبت این انقلابهاست که راز ماندگاری و وفاداری انقلاب اسلامی بر سر شعارها و اصول اولیه خود (رهبر معظم انقلاب در مقدمه بیانیه آنها را در عبارات: آزادی، اخلاق، معنویت، عدالت، استقلال، عزت، عقلانیت و برادری برشمردهاند) نمایان شده و مفهوم نظریه نظام انقلابی تقارب ذهنی پیدا میکند.
با این حال کلیدواژه نظریه نظام انقلابی از چنان عمق و گستره معنایی برخوردار است که میتواند عنوان مقالات و تألیفات زیادی انتخاب شود و بهمثابه نظریهای نو در حوزه علوم سیاسی و انسانی، موضوع پژوهشها و مطالعات متعددی قرار گیرد.
در واکاوی معنی و مفهوم این واژه و ترم جدید در ادبیات انقلاب اسلامی ایران، نوشتار حاضر از دو زاویه و منظر: 1- ذات و ماهیت انقلاب و نظام اسلامی و 2- اصول و مواد قانون اساسی به موضوع پرداخته و مفهوم این اصطلاح را به اختصار بیان کرده است.
ذات و ماهیت انقلاب اسلامی ایران در خاستگاه و مبانی شکلگیری این انقلاب تبلور دارد و در واقع این انقلاب و نظام در ذات خود، انقلابی ماندن را به ودیعه گذاشته است. ارکان و پایههای سهگانه انقلاب اسلامی ایران ایمان و اعتقاد اسلامی و پیروی از مذهب اهل بیت(ع)، رهبری حضرت امام(ره) و مردمیبودن است، ضمانت بخش انقلابیماندن این حرکت و نظام است و حکایت از ظرفیتی عظیم و نیرویی بیبدیل دارد که میتواند در سیر حرکت پیشرونده خود، موانع و آسیبها را پشت سرگذاشته و خود را از هر گونه کژی و انحراف در مسیر و مقصد محفوظ و مصون نگه دارد.
انقلاب اسلامی ایران مبتنی بر اصول اعتقادی اسلام ناب محمدی و مذهب پویا و حقه اهل بیت(ع) است و در اندیشه دینی و منظومه فکری خود، از یکسو الهام از قیام کربلا و حادثه عاشورا و از سوی دیگر جهتگیری منتهی به انقلاب جهانی مهدی موعود(عج) را که مقدمه رستاخیز عظیم انسانی (قیامت و معاد) است، در پیش رو دارد. بر این اساس انقلاب اسلامی ایران در ذات خود با ایستایی و رکود در تضاد است و بر خلاف برخی نظریههای غربی که عمر انقلاب را بعد از تبدیل آن به نظام سیاسی یایانیافته میدانند، انقلاب اسلامی ایران تداوم و استمرار دارد و حتی بعد از استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران، انقلابیگری همچنان در دل این نظام سیاسی، استقرار یافته، جاری و ساری است.
به موازات این ویژگی و خصوصیت، نقش و حضور مردم هم با پیروزی انقلاب اسلامی تمام نشده و به دو صورت برجسته و تأثیرگذار ادامه دارد. از یک طرف مردم در انتخابات مختلف و مستمر، مسئولان و مقامات کشور را انتخاب میکنند و از سوی دیگر بر عملکرد آنان نظارت دارند. این نظارت هم در چارچوب دستورات و آموزههای دینی از جمله امر به معروف و نهی از منکر است و هم مطالبه رهبری نظام از مردم است که از آنان میخواهد آتش به اختیار عمل کرده و هر کجا و هر زمان احساس نیاز به حضور در میدان و نقشآفرینی کردند، در راستای انقلابیماندن نظام و انقلابی عمل کردن مسئولان، وارد عمل شوند.
حضرت امام(ره) به دو عامل فوق در وصیتنامه سیاسی و الهی خود تأکید دارد و در بند الف وصیتنامه میفرماید: "بیتردید رمز بقاء انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است و رمز پیروزی را ملت میداند و نسلهای آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلی آن، انگیزه الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد."
در این بیان، حضرت امام (ره) صحبت از رمز بقاء انقلاب اسلامی میکند و این بدین معناست که انقلاب اسلامی ایران با پیروزی در سال 1357 به پایان نرسیده و به عنوان حرکت و جریانی زنده و پویا با تکیه بر عوامل پیروزی خود (ایمان و اعتقاد اسلامی و وحدت مردم) همچنان طی مسیر میکند. البته ایشان رکن سوم پیروزی و بقاء انقلاب اسلامی را که رهبری است از سر تواضع و شکسته نفسی در این بند از وصیتنامه و در کنار دو رکن اصلی مورد اشاره نیاورده است، ولی ایشان در جملات و عبارتهای مختلف بر نقش ولایت فقیه در جمهوری اسلامی تأکید کرده و به عنوان رکن اساسی انقلاب و نظام، مردم را توصیه به پشتیبانی و تبعیت از ولیفقیه کرده است.
بدون تردید وجود ولیفقیه جامعالشرایط در رأس نظام به عنوان رهبر که مسئولیت حفظ و هماهنگی دو عامل مردمیبودن و اسلامیبودن نظام را بر عهده دارد، انقلابیماندن سیستم و حکومت یا به تعبیر دیگر نظام را تحقق میبخشد. از این زاویه است که رهبری معظم انقلاب در بیانی صریح و در معرفی جایگاه مسئولیت خود تأکید میکند که من انقلابیام، دیپلمات نیستم. بهطبع همین نگاه و رویکرد هم به مقامات، ارکان و دستگاههای حاکمیتی نظام نظیر قوای سهگانه، شورای نگهیان، حوزههای علمیه و حتی صنوف و اقشاری مثل دانشگاهیان و .... همواره یادآوری میکند که انقلابی بوده و انقلابی عمل کنند. انقلابی عمل کردن ارکان و بخشهای اصلی نظام لازمه نظام انقلابی است و با رفتار و عملکرد انقلابی آنهاست که نظریه نظام انقلابی عینیت پیدا میکند.
به موازات بحث مربوط به نقش ماهیت انقلاب در استمرار و تداومبخشی به بعد انقلابی نظام، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان سند و میثاق قانونی مبنا که چارچوب و کلیات ساختار نظام را ترسیم کرده و مبنای عمل مردم، مسئولان و دستگاههای حاکمیتی است، تضمینکننده حفظ و ماندگاری بعد انقلابی نظام و توقفناپذیری آن است. اصول و مواد زیادی در قانون اساسی ناظر بر این بحث است که در سطور زیر به اهم آنها اشاره و استناد میشود:
با عنایت به آنچه گفته شد، "نظریه نظام انقلابی" که در بیانیه گام دوم مقام معظم رهبری بدان اشاره شده نظریهای نو و در عین حال متقن و مستدل است که ابتدا باید بهصورت کامل تبیین و تئوریزه و سپس در معرض دقت و توجه نخبگان و اندیشمندان جهان و نیز افکار عمومی دنیا قرار گیرد تا با نظریهها و اندیشههای سیاسی رایج در دنیا در حوزه قدرت، سیاست و حاکمیت مقایسه و داوری شود. در چنین فرضی، بدون شک این نظریه، کمال و جامعیت خود را برای اداره امور جوامع در مقابل نظریههای رایج برگرفته از مکاتب سیاسی دیگر که مبتنی بر کاپیتالیسم و لیبرالیسم غربی یا مکاتب شرقیاند، اثبات خواهد کرد.