به گزارش مبشرین به نقل از فارس، مقاومسازی بدنه جوامع اسلامی در مقابل جریانهای تخریبگرای مسلمانستیز که با تمام قوا و امکانات خود، وحدت مسلمانان و جوامع اسلامی را با انگیزه شکست هیمنه اسلام و مسلمین، هدف قرار دادهاند، ضرورتی غیر قابل انکار است و از آنجا که وحدتزدایی و ایجاد تفرقه در امت اسلام یکی از اهداف اساسی دشمن در عملیاتی کردن پروژه حذف مسلمین است، تقویت همبستگی عالمانه و همدلانه جوامع و مذاهب اسلامی و احیای امر اساسی تقریب یکی از ضرورتهای راهبردی مقاومسازی شاکله جوامع اسلامی است.
بنیانگذاری هفته وحدت از سوی حضرت امام خمینی (ره) در راستای احیا و عملیاتی کردن همین ضرورت بوده است. به همین مناسبت در هفته وحدت و سالروز میلاد با سعادت پیامبر اعظم (ص) و امام صادق (ع) گفتوگویی با حجتالاسلام والمسلمین حسن رضاییمهر استاد حوزه علمیه قم و رئیس مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزههای علمیه درباره ضرورت وحدت و تقریب مذاهب اسلامی انجام دادهایم که در ادامه میآید:
آنچه از آن به عنوان وحدت اسلامی و تقریب مذاهب یاد میشود/ مهم در یک مسیر بودن و در کنار هم بودن است
به عنوان اولین سؤال بفرمایید با توجه به مفهوم و اهمیت وحدت اسلامی، این موضوع در منابع دینی از چه جایگاهی برخوردار است؟
ببینید مسأله وحدت اسلامی فی نفسه امر مطلوبی است و اسلام در مورد مسأله وحدت اسلامی تأکید فراوانی دارد. به تعبیر مرحوم امام خمینی (ره) «در قرآن کریم با تعبیرهای مختلف روی قضیة وحدت پافشاری و به مردم گوشزد شده است». من نمونهای از آن را خدمت شما عرض میکنم، قرآن کریم میفرماید: «وَلاَ تَکونُواْ کالَّذِینَ تَفَرَّقُواْ وَاخْتَلَفُواْ مِن بَعْدِ مَاجَاءهُمُ الْبَیِّنَاتُ وَأُوْلَئِک لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ»؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آنگاه که دشمنان یکدیگر بودید پس میان دلهای شما الفت و مهربانی انداخت تا به لطف او برادران هم شدید یا میفرماید: «وَلاَ تَکونُواْ کالَّذِینَ تَفَرَّقُواْ وَاخْتَلَفُواْ مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْبَیِّنَاتُ وَأُوْلَئِک لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ»؛ و چون کسانی نباشید که پس از آن دلایل آشکار برایشان آمد پراکنده شدند و با هم اختلاف پیدا کردند و برای آنان عذاب سنگین است.
و جای دیگر میفرماید: «...وَلاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِیحُکمْ....»؛ و با هم نزاع نکنید که سست شوید و مهابت شما از بین برود یا میفرماید: «إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّکمْ فَاعْبُدُون»؛ و این امت شما امتی یگانه است و منم پروردگار شما پس مرا بپرستید. در جای دیگر قرآن خطاب به مسلمین میفرماید: «واعتَصموا بحَبلِ اللهِ جمیعاً و لاتَفَرَّقوا ...»؛ و همگی به ریسمان الهی چنگ زنید و پراکنده نشوید. خب! همان طور که روشن است این آیات وحدت مسلمین و الفت و عطوفت بین آنها را مورد تأکید قرار داده و از ما چنینی امری را مطالبه میکند.
یک توضیح اجمالی درباره آیه اخیر خالی از لطف نیست و آن اینکه درباره اهمیت اینکه منظور از «حبل الله» چیست؟ مفسران احتمالات مختلفی ذکر کردهاند: بعضی میگویند: منظور از آن قرآن است و بعضی میگویند: اسلام و بعضی دیگر گفتهاند: منظور خاندان پیامبر و ائمه معصومین (ع) هستند. ولی این تفسیرها، هیچ کدام با یکدیگر اختلاف ندارند، زیرا منظور از ریسمان الهی هر گونه وسیله ارتباط با ذات پاک خداوند است، خواه این وسیله، اسلام باشد، یا قرآن، یا پیامبر و اهل بیت او و به عبارت دیگر تمام آنچه گفته شد، در مفهوم وسیع «ارتباط با خدا» که از معنی «حبل الله» استفاده می شود، جمع است.
پس مهم در یک مسیر بودن و در کنار هم بودن است. مرحوم علامه طباطبایی در ذیل این آیه روایتی را از پیامبر اکرم (ص) نقل میکند که ایشان میفرمودند: «حبل الله» که از آسمان به زمین کشیده شده، همان کتاب خدا است و در حدیثی دیگر نیز فرمودهاند: این قرآن سبب رابطهای است که یک طرفش به دست خدا و سر دیگرش به دست شماست، پس به آن تمسک کنید که اگر تمسک کنید نه هرگز از بین میروید و نه هرگز تا ابد گمراه میشوید.
پیامبر اکرم (ص) همچنین فرمودند: کسی که یک وجب از جماعت خارج شود، قلاده اسلام را از گردن خود باز کرده، مگر آنکه دوباره به جماعت برگردد و کسی که از دنیا برود، در حالی که در تحت رهبری کسی که جامعه را رهبری میکند نباشد، به مرگ جاهلیت مرده است.
وحدت در صورتی محقق میشود که در بین افراد اعتقادات مشترک لحاظ شود و بر روی آنها پافشاری شود
درباره روایات هم باید گفت که در این موضوع لسان روایات جدی و مؤکدانه است. از جمله روایات حدیث پیامبر اکرم (ص) است که فرمودند: «المؤمنون کالنفس الواحده» مؤمنان همچون یک روح هستند و نیز فرمودند: افراد با ایمان نسبت به یکدیگر همانند اجزای یک ساختماناند که هر جزئی از آن جزء دیگر را محکم نگه میدارد و نیز از آن حضرت همچنین نقل شده که فرمودهاند: مَثَل افراد با ایمان در دوستی و نیکی به یکدیگر همچون اعضای یک پیکر است که چون بعضی از آن رنجور شود و به درد آید، اعضای دیگر را قرار و آرامش نخواهد بود.
وجود نورانی امیر المؤمنین علی (ع) درباره وحدت مسلمانان و متحد شدن آنها میفرماید: همیشه همراه جمعیتهای بزرگ باشید که دست خدا با جماعت است و از پراکندگی بپرهیزید که انسان تک و تنها بهره شیطان است، چونان که گوسفند تنها طعمه گرگ»
همه این روایات، توصیه به وحدت و همبستگی و پرهیز از تفرقه دارند، وحدت در صورتی محقق میشود که در بین افراد اعتقادات مشترک لحاظ شود و بر روی آنها پافشاری شود و البته اعتقادات غیر مشترک را فراموش نکنند. بلکه به مرور زمان در مورد آن بحث کنند تا حقیقت روشن شود، شیعه و سنی هم باید اینگونه عمل کنند. برای ایجاد وحدت باید روی مشترکات (قرآن، پیامبر اکرم، ...) همت شود و سپس در مورد غیر مشترکات (مثل امامت علی (ع) و فرزندانش) بحث شود تا حقیقت روشن گردد و منظور از وحدت اسلامی و تقریب مذاهب هم همین است.
عوامل تفرقه در امت اسلامی از فرقهگرایی تا ملیگرایی
معمولًا در واکاوی موضوعات، بایدها و نبایدهای مربوطه را مورد بررسی قرار میدهند. درباره وحدت اسلامی یکی از مهماتی که مطرح است آسیبشناسی این مسأله و به تعبیری بررسی علل و عواملی است که باعث تفرقه بین مسلمین و کشورهای اسلامی میشود؟ لطفا اگر امکان دارد در این خصوص وارد بحث شویم.
همین طور که گفتید اگر میخواهیم به حقیقت وحدت اسلامی و عملیاتی کردن آن دست پیدا کنیم، لازم است؛ اول یک آسیبشناسی نسبت به آن صورت پذیرد و عوامل وحدتزدا بررسی شود و در این مورد بنده به برخی از این آسیبها اشاره میکنم.
یکی از علل از بین رفتن مجد و عظمت مسلمین و به وجود آمدن تفرقه و مشکلات گوناگون میان آنها، دوری از اسلام و فرامین قرآن است. به تعبیر امام امت (ره) نقشه قدرتهای بزرگ و وابستگان آنها در کشورهای اسلامی این است که قشرهای مسلم را که خدا بین آنها اخوت ایجاد کرده است و مؤمنان را به نام اخوت یاد فرموده است، از هم جدا کنند. به هر حال مقتضای پیروی از اسلام و آموزههای اسلامی عمل کردن به فرامین و دستورات آن است و بر این اساس لازم است مسلمین امر وحدت را جدی بگیرند.
یکی دیگر از عوامل عدم توجه به کشورهای اسلامی، بحث ملیگرایی است که این بحث سرانجام به تفرقه و تشتت میانجامد. پیامبر بزرگوار اسلام (ص) مردم عرب، فارس، روم و... را از ملیگرایی به اسلامگرایی و از اسلام به ایمان و از ایمان به تقوی و مهاجر فی سبیل الله ارتقاء دادند و در نتیجه همه مسلمانان ملل مختلف را متحد ساختند. در حالی که امروزه استعمار غرب میکوشد تا مسلمانان را به ملیگرایی سوق دهد و البته در این راه متأسفانه موفقیتهایی را نیز به دست آورده است. به همین علت است که ما شاهد وحدت کلمه قوی بین کشورهای اسلامی نیستیم.
فِرَق متعدد اسلامی هیچ اطلاعات دقیقی از اعتقادات هم ندارند و حتی برای محکوم کردن همدیگر، برخی از نکات را گرفته و جداگانه مورد بحث قرار داده و علیه هم به کار میبرند
از دیگر آسیبهای وحدت اسلامی فرقهگرایی است که نقش مؤثری هم در ایجاد اختلاف بین مسلمین دارد. این امر در طول تاریخ اسلام باعث شده تا راه هر نوع مفاهمه و گفتوگو بین گروههای مختلف بسته شود. فِرَق متعدد اسلامی در حال حاضر هیچ اطلاعات درست و دقیقی از وضعیت و اعتقادات هم ندارند و حتی برای محکوم کردن همدیگر، برخی از نکات را گرفته و جداگانه مورد بحث قرار داده و علیه هم به کار میبرند و از این طریق سعی در اثبات حقانیت خود دارند.
امام خمینی (ره) این مطلب را مورد نکوهش قرار داده و میفرمایند: «... اصلاً طرح این معنی (دسته بندیها) از اول درست نبوده. در یک جامعهای که همه میخواهند به اسلام خدمت کنند و برای اسلام باشند، این مسائل نباید طرح شود. ما همه برادر هستیم و با هم هستیم، منتهی علمای شما یک دسته فتوی به یک چیز دادند و شما تقلید از علمای خود کردید و شدید (به عنوان مثال) حنفی، یک دسته فتوای شافعی را عمل کردند و یک دسته فتوای حضرت صادق (ع) را عمل کردند، اینها شدند شیعه. اینها دلیل اختلاف نیست. ما نباید با هم اختلاف و تضاد داشته باشیم، ما همه با هم برادریم. برادران شیعه و سنی باید از هر اختلافی احتراز کنند».
تفرقهانگیزی قدرتهای سلطهگر را نیز نباید از نظر دور داشت. یکی دیگر از عوامل اختلاف و همین طور جدایی بین کشورهای اسلامی، ایجاد و القای تفرقه از سوی قدرتهای سلطهگر است این توطئه بارها از سوی آنان عملی شده است تا جایی که امام خمینی (ره)، مرتباً این موضوع را بیان میکردند: «برادران اهل سنت در کشورهای اسلامی بدانند که عمال وابسته به قدرتهای شیطانی بزرگ خیرخواه اسلام و مسلمین نیستند و لازم است مسلمانان از آنان تبرّی کنند و به تبلیغات نفاق افکنانه آنان گوش فرا ندهند».
فاصله گرفتن از اسلام ناب و ارزشهای اصیل اسلامی یکی دیگر از عوامل اختلاف و از بین برنده وحدت است. وحدت اگر بخواهد بر اساس ارزشهای اسلامی تحقق یابد، رکن مؤثر آن ایمان راسخ به این ارزشها است که متأسفانه امروزه در میان مسلمانان کمرنگ شده است. امروزه ما این آسیب را در برخی جوامع و حکومتهای اسلامی میبینیم و شاهد پیامدهای ناگوار آن از جمله جدایی و اختلاف و تفرقه هستیم که البته این مشکل با توجه و عمل به دستورات اسلام ناب قابل حل است.
اسیر تمتعات و تمنیات دنیوی شدن و درگیر دنیای خود شدن برخی حاکمان کشورهای اسلامی به گونهای که فرصت اندیشیدن به آرمانهای اصیل دینی را از آنها سلب کرده است. معلول فاصله گرفتن از دین و فرامین دینی است. بدیهی است حاکمی که دنیایش بر هر چیزی مقدم است و به هیچ چیزی غیر از آن نمیاندیشد، تمام هم و غمّش حفظ دنیای خود و موقعیت خود است. خود را فرمانبر کسانی میداند که دنیای او را تأمین کنند. اگر چه دینش را و آرمانهای دینی اش را از او بستانند و یا او را وسیله اختلاف بین مسلمین و حتی کشتار آنان قرار دهند.
وابستگی به دولتها و قدرتهای استکباری یکی دیگر از موانع وحدت دنیای اسلام را باید در وابستگی حاکمان آن به ابرقدرتها دانست. هنگامی که دولتها از خود ارادهای نداشته باشند و ریز و کلان تصمیمات حکومتی را از خارج به آنها دیکته کنند، انتظار تصمیمات عاقلانه و حکیمانه از آنان انتظاری بیهوده است.
وحدت اسلامی را از دو منظر وحدت علمی و وحدت عملی میتوان مورد توجه قرار داد/بایدهای عوامل وحدتزا
تا اینجا آسیب شناسی وحدت اسلامی بحث شد، اما همانطور که خود جنابعالی هم اشاره کردید اکنون اگر صلاح میدانید درباره بایدها و عوامل وحدتزا هم بپردازیم.
در این رابطه اول نکتهای را توضیح بدهم و آن اینکه وحدت اسلامی را از دو منظر وحدت علمی و وحدت عملی میتوان مورد توجه قرار داد. مراد از وحدت علمی آن است که بر مشترکات اعتقادی بین المذاهب که به مراتب بیشتر از موارد اختلافی است تکیه کنیم. بنابراین برای تحقق وحدت علمی باید توجه داشت که آنچه مورد اتفاق مذاهب اسلامی است، بیش از موارد اختلافی است و میتوان به این اشتراکات پرداخت مانند توحید، نبوت عامه و خاصه، قبله، معاد، فروع دین مانند نماز، روزه، زکات، امر به معروف و نهی از منکر و .... و بدیهی است با توجه به این معنا همه مذاهب اسلامی گویی یک مذهباند و همه در دفاع از مشترکات ید واحده هستند البته این وحدت علمی هیچگاه به معنی عدول از اعتقادات خاصه نیست چرا که اتحاد علمی به معنی اشتراک عقیده درخصوص اعتقادات خاصه ممکن نیست. البته مذاهب میتوانند مباحث مختلف فیه را در محافل علمی با منهج منطقی و عقلانی بحث کنند.
اما وحدت عملی یعنی در عین وجود اختلاف علمی در پارهای موارد، میتوان در عمل وحدت داشت؛ یعنی شیعه با اعتقاد به امامت معصومان به باورهای اهل سنت احترام گذارد و اهل تسنن نیز با حفظ مبانی خود به عقاید شیعه احترام گذاشته و زندگی کنند. این مسأله در سیره اهل بیت(ع) به خوبی مشاهده شده است که همواره به شیعیان توصیه میکردند از اختلافات بپرهیزند و به همدیگر احترام بگذارند. چنان چه امام صادق (ع) برای حفظ وحدت بین شیعه و سنی دستوراتی فرمودهاند که در کتب منابع موجود است.
اتخاذ سیاستهای مشترک توسط کشورهای اسلامی عامل تأثیرگذار وحدت است
با توجه به این بحث یکی از مسایل مهم راهکارهای تحقق وحدت اسلامی است و اینکه این موضوع وابسته به چه مؤلفههایی است و رسیدن به وحدت اسلامی چه اموری را میطلبد؟
برای تحقق وحدت اسلامی راهکارهای فراوانی قابل تصور است که به برخی اشاره میشود:
یکی از موجبات وحدت اسلامی گفتوگو و توجه به نقاط مشترک است. بدین معنا که نظریهپردازان در کنار هم و در گفتوگوهای خود بر مشترکات تأکید ورزیده و با مبانی همدیگر آشنا شوند و به فرمایش مقام معظم رهبری اندیشمندان بنشینند منشور اسلامی تنظیم کنند تا فرقههای اسلامی با عمل به آن منشور همدیگر را تکفیر نکنند.
در برخی آیات همه مسلمانان برادران دینی خوانده شده و مرزهای جغرافیایی نادیده گرفته شده است
عامل دیگر، توجه به دشمن مشترک است. یعنی دشمنی که با اصل اسلام و قرآن سر ناسازگاری دارد. همه باید به این باور برسند که یک دشمن مشترک دارند که اصل اسلام و کیان اسلامی را هدف گرفته و حتی اگر به تحریک یک فرقه اسلامی اقدام میکند. نه به خاطر موافقت با اوست. بلکه به عنوان حربهای برای مقابله با مسلمین است و تا زمانی که در امر از بین بردن مسلمین فعال است از او دفاع میکند و به محض انقضای تاریخ مصرف او را نیز ساقط میکند و باید این مهم واقعا درک شود و معلوم است وقتی همه فرق و مذاهب اسلامی بر این مدار سیر کنند. زمینههای اختلاف نه تنها کمرنگ شده که از بین میرود.
از دیگر راهکارهای تحقق وحدت اسلامی، آشنایی با معارف دعوتکننده به همگرایی است که در آیات متعدد به آن تأکید شده است. در برخی آیات همه مسلمانان برادران دینی خوانده شده و مرزهای جغرافیایی نادیده گرفته شده است.
اتخاذ سیاستهای مشترک توسط کشورهای اسلامی را نیز از عوامل مهم و تأثیرگذار در این امر است. این سیاستها میتوانند در روابط بینالمللی و سیاستهای اقتصادی و تشکیل بازارهای مشترک و همچنین در صحنههای سیاسی در برابر دشمنان اسلام و مسلمین به عنوان سیاستهای راهبردی اتخاذ شود. طبیعتاً با توجه به این موارد و عمل بر اساس وظایف دینی و اسلامی میتوان به وحدت اسلامی آن چنان که باید دست یافت.