به گزارش مبشرین به نقل از ایکنا، امروز ۲۳ مهرماه روز نابینایان یا قانون عصای سفید است؛ روزی برای یادآوری اینکه همه مردم جامعه حق دارند از تمام حقوق متعلق به خود بهرهمند شوند، حتی اگر نابینا باشند. اما آیا جامعه ما حقوق بخشی از اعضای خود را که ویژگیهایی خاص و همتراز با آنها توانمندیهای خاصی دارند به رسمیت میشناسد؟ آیا نابینایان از سادهترین حق اعضای یک جامعه یعنی حضور توأم با امنیت و راحتی در تردد برخوردار هستند؟ آیا به مشکلاتی که شیوع کرونا برای نابینایان ایجاد کرده است واقفیم؟
صحبت کردن با یک فرد روشندل و موفق اثبات کرد که نابینایان همه ما و عملکردهایمان را به وضوح میبینند اما جامعه بینا همچنان حداقل نگاه را به روشندلترین اعضای خود دارد و گاهی آنها را نمیبیند.
ولیالله ساکی، دکترای ادیان و عرفان، عضو هیئت علمی دانشگاه پیامنور، فارغالتحصیل دانشگاه تهران با رتبه اول ورودی در مقطع ارشد، سرپرست تولید کتاب گویا برای نابینایان به مدت ۱۲ سال و عضو شورای مرکزی تشکلهای نابینایان، که خود نیز جزء جامعه روشندلان کشور است، به این سؤالهای مهمی در حوزه نابینایان پاسخ داد.
ایکنا ـ مهمترین مشکلات حوزه نابینایان مربوط به چه حوزههایی است؟
این مشکلات را میتوان به سه بخش معیشت، مسائل فرهنگی و اجتماعی و مسائل تردد و تعامل تقسیم کرد. در زمینه معیشت و اشتغال مجلس شورای اسلامی طرحی را تصویب کرد که همه معلولان بتوانند ۸۰ درصد حقوق اداره کار را دریافت کنند. این طرح خوب بود اما با توجه به شرایط خاصی که در آن قرار گرفتیم و مشکلات مالی دولت، محقق نشد اما در صورت تحقق این قانون، کمک زیادی به نابینایان میشود.
یکسری از افراد نمیتوانند کار کنند اما یکسری از افراد نیز توانمند و بااستعداد هستند. اگر افراد نابینایی که نمیتوانند کار کنند از ۸۰ درصد حقوق اداره کار بهرهمند شوند و افرادی که میتوانند کار کنند از قانون سهمیه سه تا پنج درصدی استخدام معلولان بهره ببرند، بخش قابل توجهی از مشکلات نابینایان رفع میشود.
اما مسئله مهم این است که جامعه به نابینایانی که استعداد دارند و میتوانند پیشرفت کنند اجازه دهد همچون سایرین پیشرفت کنند. موفقترین وکلا در میان نابینایان هستند، اساتید دانشگاه و اعضای هیئت علمی نابینای بسیار موفقی در کشور داریم که مشغول به کار هستند. حتی میتوانم بگویم این افراد برای اینکه به جامعه نشان دهند توانایی این کارها را دارند، کمتر دچار خطا و اشتباه میشوند و انجام کارها با بالاترین کیفیت برای آنها بسیار مهم است، چراکه اگر یک فرد عادی اشتباه کند همه میپذیرند که یک فرد عادی اشتباه کرده اما اگر یک فرد نابینا اشتباه کند میگویند نمیتوانسته و اشتباه کرده است، برای همین در زمینه اشتغال باید به نابینایان اجازه دهیم که به جامعه کمک کنند. اگر این حمایت صورت گیرد، مشکل ازدواج نابینایان نیز حل میشود.
در عرصه فرهنگی و اجتماعی نیز خوشبختانه تکنولوژی و شبکههای اجتماعی به ما خیلی کمک کردهاند. اغراق نیست اگر بگوییم پیشرفتی که طی ۱۰ سال گذشته به کمک تکنولوژی برای آسانسازی زندگی نابینایان انجام شده، در طول تاریخ بینظیر است. تکنولوژی، زندگی افراد عادی را آسانتر اما برای نابینایان کار نشدنی را امکانپذیر کرده است. تا چند سال پیش نمیتوانستیم کارهای بانکی خود را به تنهایی انجام دهیم یا خطی که افراد بینا مینویسند را بخوانیم، امروزه ما میتوانیم خطی که مردم مینویسند را بخوانیم و برای آنها (با تایپ صوتی) بنویسیم.
شبکههای اجتماعی در ارائه شناخت و آگاهی به جامعه نیز کمک زیادی به ما کردهاند و نحوه برخورد و تعامل مردم با نابینایان تغییر کرده است. فرد عادی نمیداند که یک فرد نابینا چه شرایطی دارد اما وقتی در شبکههای اجتماعی چند مطلب در این خصوص میبیند متوجه میشود؛ البته این تغییرات هنوز کافی نیست، انتظار داریم متولیان امور و خود جامعه نابینایان، جامعه را به سمت آشنا کردن تواناییها و نیازهای نابینایان هدایت کنند. اگر این دو مسئله محقق شود دیگر سوء تفاهمی بین جامعه و افراد نابینا به وجود نخواهد آمد.
وقتی اطلاعرسانی و آموزش وجود داشته باشد و به موقع و صحیح فرهنگسازی شود، فرد عادی نحوه رفتار با افراد نابینا را میآموزد ولی همچنان انتظار داریم رسانهها به کمک خود نابینایان و با مشورت گرفتن از آنها در خصوص رفتار با آنان فرهنگسازی کنند، چراکه برخی مواقع رسانهها و نهادها میخواهند فرهنگسازی کنند اما به دلیل ناآشنایی اقداماتی صورت میگیرد که نه تنها کمکی نمیکند بلکه موجب آزردگی جامعه نابینایان کشور نیز میشود؛ در این زمینه از فضای مجازی میتوان استفاده بهینه کرد.
فلسفه روز جهانی عصای سفید این است که جامعه به افراد نابینا میگوید، ما شما را از یاد نبردهایم و میخواهیم نیازهای شما را بشناسیم و تواناییهای شما را ببینیم و به جامعه نابینایان میفهماند که جامعه او را تنها نگذاشته است و میداند که چه نیازهایی دارد. نابینا هم این وظیفه را دارد که اگر میخواهد در جامعه حضوری پرقدرت داشته باشد، خود را با امکانات جامعه تطبیق دهد و اگر توانمند است، آن را اثبات کند و اگر در زمینهای میتواند خلاقیت داشته باشد آن را بروز دهد.
ایکنا ـ در عرصه کتاب، فناوری اطلاعات و نرمافزارها امکانات مناسب در اختیار جامعه نابینایان قرار دارد؟
خیر؛ ۳۰ تا ۴۰ درصد توانستهایم این امر را محقق کنیم. تمام نرمافزارهای معتبر خارجی که وارد کشور میشود برای نابینایان دسترسپذیر است اما نرمافزارهای داخلی برای نابینایان مناسبسازی نشدهاند. مشکلات جامعه را میدانیم و تلاش میکنیم رفع نیازهای ما خرج زیادی به جامعه تحمیل نکند اما حقیقتاً مناسبسازی نرمافزارها هیچ کار خاص یا هزینه مضاعفی ندارد و صرفاً باید از چند ترفند نرمافزاری استفاده شود. اکنون برنامهنویسان نابینای بسیار موفقی در داخل کشور داریم که با شرکتهای بزرگ بینالمللی همکاری میکنند و در این زمینه میتوان از این افراد نیز مشورت گرفت. خوشبختانه اخیراً بسیاری از بانکها این مشاورهها را دریافت و نرمافزارهای خود را مناسبسازی کردهاند.
برای رفع همه مشکلات مرتبط با مناسبسازی نرمافزارها وزارت ارتباطات میتواند یک دستورالعمل را ارائه و از تولیدکنندگان نرمافزارها بخواهد نرمافزارهای داخلی را مناسبسازی کنند. در زمینه اپلیکیشنهای مذهبی نیز همینگونه است. از نظر آموزشی نابینایان هنوز هم برخی کتابهای منبع مذهبی را در دسترس ندارند و برای مطالعه بسیاری از منابع همچنان نیازمند استفاده از برجستهنگار هستیم.
ایکنا ـ امکان استفاده از برجستهنگار با توجه به هزینه بالای آن برای همه نابینایان فراهم است؟
خیر؛ برجسته نگارهای خارجی در ایران وجود دارند، البته در داخل نیز ساخته شدهاند اما نباید نگاه به کالاهای مورد نیاز نابینایان تجاری باشد و انحصار تولید در داخل موجب شود که کالاها با کیفیت پایین تهیه شوند؛ کالاهای مربوط به نابینایان از سوی چند شرکت محدود و با انحصار تهیه میشود، همین مسئله موجب شده شرکتها توجه زیادی به استفاده از آخرین تکنولوژیها در تهیه کالاها نداشته باشند و این موضوع مشکلاتی را برای ما ایجاد میکند.
اگر نابینایان به برجستهنگار دسترسی داشته باشند به راحتی میتوانند کتابهای منبع دست اول مثل کتابهای ادعیه، کتابهای حدیثی و کتابهای اربعه حدیثی شیعه را بخوانند و اگر نرمافزاهای قرآنی و حدیثی داخلی مناسبسازی میشد میتوانستیم از آنها در مطالعات و تحقیقاتمان استفاده کنیم، اما معدود مراکزی هم که به نابینایان در این زمینهها خدمت ارائه میکرد به دلیل مشکلات اداری عملاً بدون استفاده شدهاند. مرکز رودکی در گذشته کتاب گویا تولید میکرد، اما اواخر دهه ۸۰ با یک اشتباه و واگذاری آن به بخش خصوصی که یک خیریه بود عملاً کارایی خود را از دست داد.
ایکنا ـ جامعه روشندلان در خصوص آموزش علوم قرآنی با چه مشکلاتی مواجه است؟
آمارها نشان میدهد جامعه نابینایان در میان معلولان بیشترین انس را با قرآن دارند. قاریان و مداحان نابینای برجستهای در کشور داریم و قرآنهای بسیار خوبی هم به خط بریل چاپ شده است؛ اما نمیتوان همه کتابهای منبع مذهبی را به خط بریل چاپ کرد، چراکه به چاپ هزاران جلد کتاب نیاز است. برای مثال اگر بخواهیم بحارالانوار را به خط بریل چاپ کنیم ۵۰۰ جلد کتاب میشود اما اگر بتوانیم برجستهنگار با کیفیت بالا در اختیار نابینایان قرار دهیم ۹۰ درصد مشکلات نابینایان در استفاده از کتابهای قرآنی حل میشود. اگر نرمافزارهای قرآنی نیز مناسبسازی شوند، بخش قابل توجه مشکلات در دسترسی به منابع قرآنی برای نابینایان مرتفع خواهدشد.
ایکنا ـ شیوع کرونا بر جامعه نابینایان چه تأثیراتی گذاشته است؟
متأسفانه هر معضل و مشکلی که در جامعه بروز کند، اقشار آسیبپذیر زودتر و بیشتر آسیب میبینند. بخشی از مشکلات مربوط به کرونا عمومیت دارد و جامعه نابینایان نیز مانند بقیه مردم مشکلات مربوط به قرنطینه و تنشها و نگرانیها را دارند اما وقتی کرونا هست افراد ناخودآگاه از هم فاصله میگیرند. معابر شهرهای ما متأسفانه مناسبسازی نشده است، در حالت عادی افراد برای تردد در مترو و سایر اماکن به نابینایان کمک میکردند اما در چند ماه اول شیوع کرونا ما مشکلات خیلی زیادی داشتیم، چون مردم میترسیدند به هم دست بزنند و هنوز از نحوه مراقبت از خود آگاه نبودند و دیگر به ما کمک نمیکردند. البته اکنون شرایط بهتر شده چون اجبار استفاده از ماسک هست دیگر مردم نمیترسند دست ما را بگیرند.
مسئله مهم دیگر لمس سطوح است. یک فرد عادی در شرایط کرونا به سطوح دست نمیزند اما افراد نابینا مجبور هستند به سطوح دست بزنند. همین عصای سفیدی که ما در دست میگیریم به سطوح زیادی مالیده شده و هنگام جمع کردن آن ناخواسته آلودگی را لمس میکنیم و وقتی هم که ناخواسته سایر سطوح را لمس میکنیم دچار استرس میشویم. این در حالی است که قوه لامسه بخشی از کمبود قوه بینایی ما را جبران میکند اما وقتی به شما گفته میشود که محیط آلوده و پر از ویروس است یا باید بسیاری از کارها را انجام ندهید یا خطرات آن کارها را بپذیرید. کرونا ما را بیش از مردم عادی محدود کرده است.
ایکنا ـ شهرهای ما امروز برای رفت و آمد نابینایان تا چه حد امن است؟
هیچ امنیتی وجود ندارد؛ در اصول شهرسازی حتی بدیهیات هم رعایت نشده است. یعنی ساختمانها، پیادهروها و ... حتی برای عبور ویلچر هم مناسب نیست. برخی اقداماتی هم که در معابر صورت گرفته بیشتر حالت سمبلیک دارد. در واقع رفتوآمدهای ما همیشه همراه با ریسک است ولی ما این ریسک را میپذیریم. تصور کنید یک نابینا بخواهد از پیادهرو وارد خیابان شود، هر اتفاقی ممکن است برای او رخ دهد. برای رفتن سرکار هر روز با تنش مواجه هستیم اما نمیتوانیم و نباید تنشهای رفتوآمد را به سر کار یا سرکلاس ببریم.
ایکنا ـ کدام نهادها عملکرد بهتری در حوزه نابینایان داشتهاند و مطالبه شما از نهادهای مسئول چیست؟
افکار عمومی بسیار حسن نیت دارند. مردم به صورت عام خیلی محبت دارند و اگر هم برخی مواقع برخوردی میشود به دلیل ناآگاهی است اما نهادهای متولی چه رسانهها و چه نهادهای حمایتی متأسفانه حمایت کافی را از نابینایان نداشتهاند. مثلاً صدا و سیما به شکل نظاممند در پی فرهنگسازی در این حوزه نبوده است. اکنون حتی یک عصا را به راحتی نمیتوان تهیه کرد. ما به هر جا مراجعه میکنیم میگویند که بهزیستی متولی است اما بهزیستی به تنهایی نمیتواند تمام نیازها را برآورده کند. اقدامات خوب قانونگذاری صورت گرفته اما به قوانین مصوب عمل نمیشود. سازمان بهزیستی به عنوان متولی امور نیز باید عنایت بیشتری داشته باشد و برای رفع نیازها و مشکلات عزمی بالاتر از یک سازمان نیاز است، مثلاً اینکه همه نهادها و سازمانها به قانون سه درصدی استخدام معلولان عمل کنند. البته پیام اصلی من خطاب به خود نابینایان است که از فضای مجازی استفاده بهینه کنند.
منبع:
مبشرین|پایگاه خبر قرآنی و معارف اسلامی
لینک مستقیم :
http://mobasherin.ir/shownews.aspx?id=58507